ليست 100 فعل پركاربرد و مركب چند بخشی انگليسی
100most common English phrasal verbs / 100Frequently used Phrasal Verbs
.
همراهان عزيز توجه داشته باشيد.
بعد از يه مدت که انگليسي کار مي کنيد،دقيقا خودتون تشخيص خواهيد داد و يا همين الان که داريد اين پست رو مي خونيد متوجه شده ايد که يه فعلهايي وجود داره که دو بخشي اند.
.
مثلا Go down, Take in , Take away, Pull up و .....
.
اينها Phrasal verbs هستند. يا فعلهاي عبارتي
استفاده از اين افعال در نوشتارتون و صحبت هاتون باعث ميشه که دقيقا مثل يک انگليسي زبان باشيد.
.
البته نه اينکه هم معني اون فعل به صورت تک قسمتي و معمولي وجود نداشته باشه هان. نه 
شايد فعل تک قسمتي اش هم وجود داشته باشه. اما بکار بردن Phrasal verb نشون ميده که شما خيلي خوب سوار بر صحبت هاتون هستيد. و تسلط خوبي داريد.
.
تعريف فارسي فعل عبارتي:
فعلي است که از دو يا چند کلمه ساخته شده است و اين کلمات روي هم رفته، نقش يک فعل را بازي مي‌کنند و با هم به عنوان يک واحد واژگاني در واژگان اهل زبان ذخيره مي‌شوند.
.
دوستان دقت كنيد 
ليستي که در پايين آمده است گروهي از افعال مرکب را به همراه توضيح آن در بر ميگيرد. 
به خاطر داشته باشيد که انگليسي زبانان در زبان محاوره اي بيشتر از افعال مرکب استفاده مي کنند و افعال تک بخشي (مانند "investigate"به جاي "look into" را در متن هاي نوشتاري مورد استفاده قرار مي دهند.
.
در ليست زير : به خاطر داشته باشيد که افعال ستاره دار (*) جدا نشدني هستند و حرف اضافه بلافاصله بايد پس از بخش اصلي فعل قرار گيرد. 
به عنوان مثال: I called on Dan درست است نه !I called Dan on . افعالي که ستاره دار نيستند افعال جداشدني هستند که در آنها حروف اضافه يا بلافاصله پس از فعل قرار مي گيرد يا پس از مفعول جمله،
به عنوان مثال: 
I brought the children up 
يا 
I brought up the children 
هر دو درست هستند.
.
نکته مهم:
به خاطر داشته باشيد که در مورد افعال جداشدني چنانچه مفعول جمله يک حرف اضافه باشد بايد در بين بخش اصلي فعل و حرف اضافه قرار گيرد 
(I brought them up درست است نه I brought up them).
.
نكته و دقت :
بديهي است كه با جستجو نمودن هر كدام از اين افعال عبارتي در گوگل هزاران مثال خواهيد يافت.
.
لطفا" از اون مثالها يكي دو تاش رو در كامنت بگيد همراه با ترجمه كه ديگران هم ياد بگيرند.
.
سپاس از همراهي شما
.
انگليسي مثل آب خوردن
.
اين هم از ليست:
-------------------------- 
Ask out
دعوت از يک خانم يا آقا براي قرار ملاقات
===========
B
Bring about
موجب شدن
.
Bring up
1- تربيت بچه ها ۲- مطرح کردن يک موضوع
===========
C
Call back
جواب تماس تلفني کسي را دادن
.
Call in
دعوت براي حضور در يک محل رسمي براي امري خاص
.
Call off
لغو کردن
.
Call on*
1-ملاقات کردن 
2-در کلاس درس از شاگرد سؤال پرسيدن
.
Call up
تماس تلفني برقرار کردن
.
Catch up (with)*
به سطح کسي رسيدن
.
Check in*
در هتل ثبت اطلاعات کردن
.
Check into*
تحقيق کردن
.
Check out
1- از کتابخانه کتاب گرفتن 
۲- تحقيق کردن
.
Cheer up
شاد کردن يا بخشيدن حسي خوب به کسي يا گروهي از افراد
.
Clean up
تميز و مرتب کردن
.
Come across*
يافتن شانس انجام کاري
.
Cross out
خط زدن
.
Cut out
کار آزار دهنده اي را متوقف کردن
===========
D
Do over
تکرار کردن
.
Drop by*
سرزدن
.
Drop in (on)*
سرزدن
.
Drop off
چيزي يا کسي را در محلي گذاشتن
.
Drop out (of)*
ترک درس و مدرسه کردن
===========
F
Figure out
يافتن پاسخ منطقي براي يک سؤال يا مسئله
.
Fill out
فرمي را تکميل کردن
.
Find out
پي بردن به اطلاعات
.
Get along (with)*
يک رابطه خوب داشتن
.
Get back (from)
1- از جايي برگشتن 
۲- دوباره دريافت کردن
.
Get in, get into*
1- داخل ماشين شدن 
۲- وارد شده يا رسيدن به يک محل
.
Get off*
از يک وسيله نقليه خارج شدن يا پياده شدن
.
Get on*
ورود به يک وسيله نقليه
.
Get out of*
1- از يک وسيله نقليه خارج شدن 
۲- از يک عمل ناخوشايند جلوگيري کردن
.
Get over*
بهبود يافتن از بيماري
.
Get through*
خاتمه دادن
.
Get up*
از روي تخت يا صندلي بلند شدن
.
Give back
چيزي راب ه کسي بازگرداندن
.
Give up
انجام کاري را متوقف کردن
.
Go over*
مرور يا کنترل کردن
.
Grow up*
رشد سني کردن و به بلوغ رسيدن
===========
H
Hand in
تکليف درسي را تحويل استاد دادن
.
Hang up
1- يک مکالمه تلفني را قطع کردن ۲- لباسي را آويزان کردن
.
Have on
پوشيدن
===========
K
Keep out (of)
وارد نشدن
.
Keep up (with)*
در يک موقعيت يا سطح ماندن
.
Kick out (of)
کسي را وادار به ترک محلي کردن
--------------------------
L
Look after*
مراقبت کردن
.
Look into*
تحقيق کردن
.
Look out (for)*
مراقب بودن
.
Look over
مرور يا کنترل کردن
.
Look up
در يک کتاب مرجع به دنبال اطلاعات گشتن
===========
M
Make up
1- ساختن ۲- کار قديم را انجام دادن
===========
N
Name after
اسم کسي را براي بچه انتخاب کردن
===========
P
Pass away*
مردن
.
Pass out
1- توزيع کردن 
۲- بيهوش شدن
.
Pick out
انتخاب کردن
.
Pick up
1- کسي را از محلي برداشتن 
۲- دست کسي را گرفتن
.
Point out
توجه کسي را جلب کردن
.
Put away
چيزي را در جايي خاص به کناري گذاشتن
.
Put back
به موقعيت قبلي باز گشتن
.
Put off
به تعويق انداختن
.
Put on
پوشيدن
.
Put out
سيگار يا آتش را خاموش کردن
.
Put up with*
تاب آوردن، تحمل کردن
===========
R
Run into
اتفاقي با کسي برخوردن
.
Run across
اتفاقي يافتن
.
Run out (of)
تمام شدن مايحتاج
===========
S
Show up*
ظاهر شدن و مطرح شدن
.
Shut off
يک ماشين، وسيله يا لامپ را از کار نگاه داشتن
===========
T
Take after*
به فردی شبیه بودن
.
Take off
1- در آودن لباس 
۲- به مسافرت رفتن 
۳- (هواپيما) بلند شدن از زمين
.
Take out
1- کسي رابيرون بردن 
۲- حذف کردن
.
Take over
کنترل چيزي را بدست گرفتن
.
Take up
يک فعاليت جديد را شروع کردن
.
Tear down
خراب کردن و با خاک يکسان کردن
.
Tear up
به اجزاء کوچکتر تقسيم کردن
.
Think over
در نظر گرفتن
.
Throw away
دور ريختن و خلاص شدن
.
Throw out
دور ريختن
.
Throw up
استفراغ کردن
.
Try on
پرو کردن لباس
.
Turn down
درجه چيزي را کم کردن
.
Turn in
1- تحويل پروژه درسي 
۲- به رختخواب رفتن
.
Turn off
خاموش کردن يک ماشين يا لامپ
.
Turn on
روشن کردن ماشين يا لامپ
.
Turn out
چراغ را خاموش کردن
.
Turn up
تشديد کردن، زياد کردن