چند عبارت و اصطلاح درباره زمان
 
What do we do with time?
ما با وقت چيکار ميکنيم؟
spend time on things/ spend time doing things
وقتمون صرف چيزي يا انجام کاري ميکنيم
I spend most of my time on Facebook
بيشتر وقتمو تو فيس بوک ميگذرونم
I spend most of my time studying
بيشتر وقتمو مطالعه ميکنم
devote time to things
وقتمون به چيزي اختصاص ميديم/ براي چيزي وقت ميگذاريم
He devoted about 4 hours to each module.
براي هر نمونه چهار ساعت وقت گذاشتش
run out of time
وقتمونو تموم ميکنيم يا به قول خودمون " وقتمون تموم ميشه"
I ran out of time before I could finish the test
قبل از اين جواب تمام تست ها رو بدم وقتم تموم شد
waste time on
وقتمونو تلف ميکنيم
Why do you waste time on the computer?
چرا وقتتو پاي کامپيوتر تلف ميکني؟
What do things or activities do with time
کارها و فعاليت هايي که انجام ميديم با وقت چيکار ميکنند؟
take time
وقت ميبرند/ طول ميکشند
It takes me 10 minutes to take a shower.
ده دقيقه اي دوش ميگيرم ( ده دقيقه طول ميکشه که دوش بگيرم)
eat up your time
گاهي "خيلي وقت گيرند"
Preparing for lectures eats up all my time.
آماده شدن براي کنفرانس خيلي وقت گيره (تمام وقتمو ميگيره).
What does time itself do?
خود وقت چيکار ميکنه؟
time passes
وقت ميگذره
I wish time would pass a bit faster today
اي کاش امروز (زمان) يه کم زودتر ميگذشت.
time flies
گاهي "خيلي زود گذره"
I can't believe your son is at university already. How time flies!
باورم نميشه پسرت دانشگاه ميره. چقدر زمان زود گذره!
و گاهي "اصلا نميگذره/ ديرگذره"
When we're bored, time drags; when we are having a good time, time flies
زماني که حال و حوصله نداريم و کلافه ايم زمان دير ميگذره اما وقتي خوشيم، زمان خيلي زود گذره.
و در نهــــــــــــايت يک ضرب المثل قديمي ميگه:
Time is Money
"وقت طلاست"