اصطلاحات انگليسي اتومبيل راني

از آنجاييکه بعضي از اصطلاحات به کاررفته در نوشتارها براي همگان شناخته شده نيست و همچنين خيلي از افراد تصور درستي از بعضي اصطلاحات ندارند تصميم گرفتيم تا در اين قسمت به تعريف اسامي و اصطلاحاتي که در مقوله اتومبيل به کار مي رود بپردازيم.
اميدواريم سطح اطلاعات کاربران بالا رفته و همچنين بحثها و مقالات و گزارشات براي همگان مفهوم بوده و مفيد واقع شود.
(Under Steer) آندر استير:
که به معناي کم پيچي مي باشد به حالتي گفته مي شود که در پيچ اتومبيل از فرمان تبعيت نکرده و عليرغم زاويه چرخها سر اتومبيل با سر خوردن اندکي شروع به انحراف به بيرون از پيچ مي کند. اين حالت بيشتر در اتومبيلهاي ديفرانسيل جلو روي مي دهد و با رها نمودن گاز اصلاح مي شود.
(Start) استارت:
خط آغاز هر مسابقه ريس يا رالي و غيره را گويند که کليه شرکت کنندگان در پشت آن قرارگرفته و با سبز شدن چراغ و يا علامت پرچمدار شروع به حرکت مي کنند.
(Stress bar) استرس بار:
به نوعي اتصالات بسيار مستحکم گفته مي شود که بين دو سر کمک فنرهاي اتومبيل نصب شده و باعث مي گردد در مانور هاي سريع فشار وارد بر اتاق کاهش يابد و مانع از تغيير شکل اتاق و افزايش فاصله فنرها و برهم خوردن کمبر چرخها مي گردد.
(Slalom) اسلالوم:
نوعي مسابقه مارپيچ است که به صورت تک نفره و در يک مسير که با مانعي همچون کله قندي طراحي شده انجام مي شود و ملاک موفقيت در آن مانور خوب بين موانع و سرعت مناسب در عبور از آنهاست. به طوريکه مسير در بهترين زمان و کمترين خطاي ممکن طي شود.
(Slick) اسليک:
نوعي لاستيک بدون عاج است که از جنس نرم به خصوصي است و روي آسفالت خشک چسبندگي خوبي دارد. اين نوع لاستيک با گرم شدن چسبندگي فوق العاده اي پيدا مي کند. همچنين به دليل نداشتن عاج بر روي مسير خيس و لغزنده اصلاً کارايي ندارد.
(Over Steer) اور استير:
که به معناي زياد پيچي مي باشد به حالتي گفته مي شود که در پيچ با آن که فرمان اتومبيل مقدار کمي پيچيده است اما قسمت عقب اتومبيل (بر اثر سر خوردن) شروع به انحراف به خارج از پيچ مي کند و اتومبيل بيش از حد لازم به سمت پيچ مي پيچد و به بيرون از پيچ منحرف مي شود.
اين حالت بيشتر در اتومبيلهاي ديفرانسيل عقب روي مي دهد و با رها نمودن گاز اصلاح مي شود چنانچه اصلاح نشود منجر به اسپين مي شود.
(Spin) اسپين:
چنانچه حالت اور استير اصلاح نشود اتومبيل بسته به سرعتي که دارد به دور خود چرخيده و از مسير خارج مي شود که به اين حالت اسپين زدن گفته مي شود.
(در مورد لاستيک)
(Profile) پروفايل:
به ديواره لاستيک گفته مي شود. يعني حد فاصل دايره داخلي و محيط خارجي لاستيک. هرچه اين ديواره کوتاه تر باشد اتومبيل از هندلينگ يا فرمان پذيري بهتري برخوردار خواهد بود و البته اطلاعات دقيقتري از برجستگي هاي راه به راننده منتقل خواهد شد. و همچنين ناهمواريها صدمات بيشتري را به سيستم تعليق اتومبيل وارد خواهند کرد. اين ديواره در روي لاستيک به صورت درصدي از پهناي لاستيک بيان شده است.
(در مورد سر سيلندر)
(Polish) (پوليش) (پاليش):
عبارت است از تراشکاري بسيار ظريف سر سيلندر که موجب کاهش حجم اتاقک انفجار و در نتيجه بالا رفتن نسبت تراکم و بالتبع افزايش قدرت و گشتاور خواهد شد. ناگفته نماند که اين کار بسيار حساس مي باشد. بدين معني که دامنه اين تراش به ۱ ميليمتر نمي رسد. چرا که موجب بالا رفتن بيش از حد دماي موتور و آسيب رسيدن به سر سيلندر و اجزاي آن خواهد شد.
(Toe) تو:
به زاويه افقي چرخها با راستاي طولي اتومبيل گفته مي شود.چنانچه چرخها به سمت داخل متمايل باشند تو اين (Toe in) و چنانچه اين تمايل به سمت بيرون باشد تو آوت (Toe out)ناميده مي شود.
(Tuning) تيونينگ:
به مجموعه اقداماتي گفته مي شود که جهت بهينه سازي قسمتهاي مختلف اتومبيل صورت مي گيرد که :شامل موارد زير مي باشد.
(Body Tuning) بهينه سازي بدنه:
اين مورد شامل تغييرات در گلگيرها، رکابها، درب صندوق، درپوش موتور، سپرها، سقف و يا افزدون کيت آيروديناميک شامل اسپويلر، زير رکاب، فلاپ و غيره به بدنه مي باشد که موجب پايداري بيشتر اتومبيل در برابر جريان شديد هوا و هندلينگ بهتر مي شود. ضمن اينکه خودرو ظاهر جذابتري پيدا مي کند.
۱) بهينه سازي سيستم تعليق
۲) بهينه سازي سيستم فرمان
۳) بهينه سازي زير بندي اتومبيل
۴ تقويت موتور و گيربکس
مجموعه اقداماتي روي پيشرانه اتومبيل که از افزودن و يا تعويض بعضي قطعات گرفته تا تعويض کامل موتور و گيربکس را در بر مي گيرد.
حجم موتور:
به مجموع حجم محفظه هايي از سيلندر گفته مي شود که پيستونها در آن در حرکتند و سوخت موجود در آن را متراکم مي کنند که برابراست باV=۴*(r*r*۳.۱۴)*h
r=شعاع پيستون
h=کورس پيستون
و واحد آن سي سي يا سانتيمتر مکعب مي باشد. افزايش اين حجم موجب افزايش قدرت موتور و همچنين افزايش مصرف سوخت خواهد بود.
به عنوان مثال حجم موتور اسمي پيکان ۱۶۰۰ سي سي و يا پژو ۴۰۵ با حجمهاي ۱۶۰۰، ۱۸۰۰ و ۲۰۰۰ سي سي (ساخت داخل) مي باشد که نبايد آن را با قدرت موتور اشتباه گرفت.
(Drag) دراگ:
مسابقه اي است که در يک مسير مستقيم به طول ۴۰۰ متر، ۱۰۰۰ متر و يا بيشتر برگزار مي شود و هدف از آن فقط تست قدرت خودروها و مهارت راننده در شتابگيري صحيح مي باشد.
(Drift) دريفت:
عبور از يک پيچ با حداکثر سرعت ممکن را گويند. به صورتي که دو و يا چهار چرخ اتومبيل به لغزش درآمده و اتومبيل به طور زاويه دار با جاده پيچ را طي مي کند.اين عمل در مورد اتومبيلهاي ديفرانسيل جلو و عقب متفاوت بوده که در بخش آموزش به توضيح کامل در مورد آن پرداخته خواهد شد.
(Race) ريس:
مسابقه اي که در مسير بسته اي به نام پيست برگزار شده و اساس آن سرعت بيشتر و در نتيجه زمان کمتر است.
(خط مسابقه) (Race line) ريس لاين:
خطي فرضي است که رانندگان براي عبور از پيچ با سرعت بيشتر در زمان کمتر در نظر مي گيرند و اهميت آن به حدي است که گاهي ممکن است راننده اي آگاه به ريس لاين بتواند راننده اي با اتومبيل قويتر که ريس لاين را رعايت نمي کند پشت سر بگذارد.
(Center) سنتر:
لوله رابط هدرز و منبع اگزوز مي باشد.
فلاپ:
به مجموعه ۴ تکه اي که گفته مي شود که در قسمت پايين اتاق و سپرها نصب شده و موجب پايداري بيشتر اتومبيل در مقابل جريان شديد هوا مي شود. که شامل دو عدد زيرسپري و دو عدد زيررکاب است.در بعضي مدلها زير سپر با سپر يکي شده که آنرا سپرفلاپ نيز گويند.
نوعي از فلاپ نيز فقط جنبه تزئيني داشته که در قسمت پايين درهاي خودرو نصب مي گردد. بعضي مدلهاي قديمي مرسدس بنز داراي اين نوع فلاپ مي باشند.
گاهي نيز چهار قطعه بچه گلگير به اين مجموعه اضافه شده و با رنگي متمايز برروي اتومبيل نصب مي گردد که نماي خاصي به اتومبيل مي دهد.
(Camber) کمبر:
عبارت از زوايه دار بودن راستاي عمودي چرخها با راستاي قائم مي باشد. که چنانچه اين زاويه به سمت بيرون اتومبيل باشد به آن کمبر مثبت و چنانچه به سمت داخل باشد کمبر منفي گفته مي شود. کمبر مثبت را مي بايست به سرعت اصلاح نمود چون همانطور که در تصوير مي بينيد خيلي راحت موجب واژگون شدن اتومبيل مي شود.
(Cam Shaft) کم شافت:
اصطلاح خارجي ميل سوپاپ مي باشد. نصب کم شافت ريس بخشي از پروسه تقويت موتور بوده که به لحاظ استحکام بيشتر و همچنين بادامکهاي بزرگتر موجب بهبود ورودي و خروجي موتور و در نتيجه کارايي بيشتر موتور مي شود.
کورس پيستون:
عبارت از فاصله نقطه مرگ بالا و نقطه مرگ پايين پيستون مي باشد. که با چرخش شاتون حول ميل لنگ پيستون اين فاصله را به صورت رفت و برگشتي طي مي کند.
(Torque) گشتاور يا نيروي تورک:
نيروي وارد بر ميل لنگ است که ايجاد شتاب مي کند و هرچه اين نيرو بيشتر باشد اتومبيل شتاب بهتري خواهد داشت.
(Lap) لپ:
به مسيري که از استارت شروع شده و به آن پايان مي يابد يک دور يا لپ گفته مي شود.
(Warm up) وارم آپ :
پس از ورود اتومبيلهاي مسابقه به پيست و قرارگرفتن در مکاني که طبق مرحله تايمگيري مشخص شده براي گرم نمودن موتور و همچنين لاستيکها، ترمزها و به طور کلي اماده نمودن اتومبيل جهت مسابقه کليه شرکت کنندگان يک دور در پشت سر اتومبيل مارشال يا راهنما پيست را طي مي کنند که اين دور را اصطلاحا دور مارشال و يا وارم آپ مي نامند.
(Weber) وبر:
نوعي کاربراتور دو دهانه ايتاليايي مي باشد که تاثير زيادي در قدرت اتومبيل و صد البته مصرف سوخت دارد. اما از سوخت حداکثر استفاده را مي کند.
استفاده از اين نوع کاربراتور براي تقويت و آماده سازي اتومبيلها براي مسابقات بسيار رايج است.
(headers) هدرز:
مانيفولد بهينه دود مي باشد که گازهاي خروجي از سيلندرها را به ترتيب و به سهولت خارج مي کند و باعث کاهش مصرف سوخت، افزايش قدرت و افزايش طول عمر موتور مي گردد.