برخي اصطلاحات حقوقي به زبان انگليسي

۱-CIF=Cost Isurence and Freight
در اين حالت از خريدار بايع هزينه حمل بيمه +ثمن بيع ميگيرد و پس از ان ان مبيع يا کالا را تا مقصد فرد خريدار حمل مي کند.
۲-FOB=Free On Bord
يکي از مشهورترين لغات حقوق اقتصادي تجارت بين الملل و زير شاخه هاي مديريت وبازرگاني اين کلمه معروف است.بدين معنا که بايع ثمن بيع را ميگيرد و ميگيرد و تا مقصد بر روي عرشه کشتي bordتحويل مي دهد.در اين نوع خريد وجه افتراقش با cifاين است که ملاحظه مي شود بيمه و کرايه حمل بر عهده خود خريدار گذاشته اند.
۳-C&F=Cost and Freight
در اين مورد بايع ثمن مبيع را ميگيرد ومضاف بر ان کرايه حمل ولکن در اين حالت بيمه بر عهده خريدار است ودر بندر تحويل خريدار مي دهد.
۴-Avarieخسارت وتلف يا کمبود کالا هايي که بوسيله کشتي حمل مي شود
Aggravation of punishmentتشديد مجازات
Appropiationتصاحب
Attestation/Confirmationتصديق
Estate of a deceasedترکه
Dilverتسليم و تحويل
Deilverringتحويل دادن
Distuctionمنتفي شدن قرار داد
Delayتاخير
Failure to maintainترک نفقه
Fraud/swindingتدليس جزايي
Fraud/Deception/misrepresentationتدليس مدني
Issuseصادر شده
Limited liability companyشرکت با مسووليت محدود
General partneshipشرکت تضامني
Producer cooperration comشرکت تعاوني
private joint stok comشرکت سهامي خاص
public joint stok comشرکت سهامي عام
Civil partnershipشرکت مدني
assault/ا زالت الف مفتوحه/تهديد به ضرب وجرح کردن
assignment/اساين منت الف مفتوحه/واگذاري کردن انتقال
associated/ا سو کيت الف مانند اب کشيده و دال اخر محذوف مي شود/در ارتباط بودن
assocation/ا سو کيشن الف بمانند بالا و کاف مکسور/سازمان نهاد ارگان
avoid/ ا وو ا يد /الف مکسور واو کشيده با الف ادغام شده /فسخ با طل اقاله اجتناب
bankrupt/بنک راپت/ب مفتوح /ورشکسته
bankruptcy/بنک راپ سي/حرف ادغام در حرف ت/ورشکستگي
basically/بي سي کالي/با مکسور/اوليه پايه نهادينه اساسي
beneficial/ب ن ف شي يال/ب ن ف مکسور /انتفاعي
bill of exchenge/ بيل اف اکس چنج/ هر سند عادي در حکم الزام اور تجاري -فته -برات
billateral contract/ بيل لي چرال کا نتر اکت يا کا نچراکت/ ateماقبل از حرف از بي صدا در زبان انگليسي با تلفظ امريکايي صداي چ مي دهد.مانند شورلت که چورولت هم خوانده مي شود./معني کلمه=قرار داد ۲جانبه
bargain/بار گي ن/گاف مکسور است/معامله تهاتر داد وستد
bribery/ب راي ري/ب مکسور و با دوم حذف وادغام در را دوم/رشوه
binding/بين دينگ/ب ودال کشيده مي شود/الزام
cheque/چک/همانطور که تلفظ مي شود/چک
chose in possession/چوز اين پوزيشن / s صداي zمي دهد/حقوق عيني
chose in action/چوز اين اکشن/الف مفتوح است/حقوق ديني
conter claim/ کانتر ک لايم/ک مکسور است/دعوي متقابل
cover/کاور/ واو مکسوره/پوشانيدن در بر گرفتن شي يا موضوعي شامل حال شدن
conditional agreement/کان دي شي نال اگر ي منت /الف مفتوح/قرار داد مشروط
composition agreement/کامپوزي شن شين/ مکسور/قرارداد ارفاقي
commission/کا مي شن/کميسيون حق العمل کارمزد
express contract/اکس پرس کانچراکت/قرارداد صريح
executed contract/اکس کوو دت کانچراکت /دال مکسور/قرارداد عمل شده
executory cotract/اکس کوتري کانچراکت/قرار داد ايفا نشده
pre contract/پر کانچراکت /پ مکسور/قبل از قرارداد
insurance/ اين شوو رنس /س شين کشيده را مکسور/بيمه