انگلیسی مثل آب خوردن
انگلیسی مثل آب خوردن
-
قبل از هر کاری این 1500 لغت ضروری و مهم انگلیسی رو یاد بگیر
قبل از هر کاری این 1500 لغت ضروری و مهم انگلیسی رو یاد بگیر
در این درس 1500 لغات یا واژگان_انگلیسی اساسی و پرتکرار و مهم انگلیسی که در مکالمه های روزمره مورد نیاز شما یا هر زبان آموز است را با تلفظ درست و بهترین ترجمه و معنی فارسی آماده و تقدیم نموده ایم. بر اساس تحقیقات علمی دانشمندان و اساتید حوزه زبانشناسی؛ برای درک درست و ارتباط موثر شامل قوای شنیداری؛ لیسنینگ و قوای گفتاری سپیکینگ؛ در یک زبان و بخصوص در انگلیسی؛ حداقل، تسلط بر 1500 لغت؛ ضروری و حیاتی است.
لغتهایی که در این درس برای شما بیان کردهایم؛ به شدت در زبان انگلیسی توسط خودِ افراد نیتیو انگلیسی زبان و دیگر افراد که از انگلیسی استفاده میکنند، برای ارتباط با همدیگر همواره در حال استفاده و تکرار هستند. بنابراین؛ به دلیل تکرار بالای این لغتهای مهم در مکالمهها و ارتباطات روزمره عادی و کاری؛ در عین حال که تسلط به آنها اهمیت بالایی دارد؛ به خاطر سپاری و یادگیری این لغتها برای شما زبانآموزان عزیز بسیار سریعتر و راحتتر خواهد بود.
بجای مراجعه هزار باره به دیکشنری و استخراج لیست لغات انگلیسی از این درس و ویدیوی آموزشی چند بار استفاده کنید و با تمرین رایگان با این درس به این لغات ضروری انگلیسی مسلط شوید.
-
کاملترین لیست افعال بی قاعده با معنی فارسی Irregular Verbs List
کاملترین لیست افعال بی قاعده با معنی فارسی Irregular Verbs List
کاملترین لیست افعال بیقاعده Irregular Verbs List افعالی هستند که: شکل گذشته و سوم آنها ed نمیگیرد و در بیشتر مواقع با فعل اصلی تفاوت دارد.
نکته مهم در کاملترین لیست افعال بی قاعده Irregular Verbs List
برخی از فعلها هم بهصورت بیقاعده و هم بهصورت افعال با قاعده بهکار میروند. یعنی هم ed میگیرند و هم شکل آنها تغییر میکند. این افعال در جدول زیر با رنگ سبزمشخص شدهاند.
همچنین عزیزان دل، در این درس و در این ویدیو در یوتوب؛ بصورت کامل؛ آنچه باید در مورد افعال بی قاعده انگلیسی بدانید را در این درس بیان کرده ایم: در این درس مهمترین و ضروری ترین افعال بی قاعده انگلیسی که مورد نیاز شما عزیزان است را یکجا با تلفظ درست و سه حالت این فعلهای مهم همچنین با راهنمای ساخت جملات و گرامر مربوط به این افعال تقدیم کرده ایم. لطفا" تمرین با این درس و استفاده از آن را از دست ندهید که مبحث مهمی برای یک زبان آموز است.
در کانال یوتوب انگلیسی مثل آب خوردن صدها ویدیو درس رایگان برای شما عزیزان آماده نموده ایم که مثل آب خوردن انگلیسی را یادبگیرید.
آدرس کانال یوتوب انگلیسی مثل آب خوردن برای دسترسی شما عزیزان:
https://www.youtube.com/EasyPeasyEnglish
جدول زیر یکی از کاملترین لیست افعال بی قاعده Irregular Verbs List است که برای شما گردآوری کردهایم. بعضی از افعال معانی متعددی داشتند که ما فقط به یکی از آنها اشاره کردیم.
Meaning Past participle Simple past Present پایبند بودن / ماندن abode abode abide بلند شدن arisen arose arise بیدار کردن / شدن
awoken awoke awake بودن been was / were be حمل کردن / تحمل کردن born)e) bore bear زدن beaten beat beat شدن become became become افتادن / فرا رسیدن befallen befell befall بوجود آوردن begotten begot beget شروع کردن begun began begin مشاهده کردن beheld beheld behold خم کردن / شدن bent bent bend محروم کردن bereft bereft bereave استدعاء کردن besought besought beseech احاطه کردن / بستوه آوردن beset beset beset حاکی بودن از bespoken bespoke bespeak نوعی ایستادن یا نشستن bestridden bestrode bestride شرط بستن bet bet bet دعوت / پیشنهاد کردن bid bid bid چسباندن / دوختن bound bound bind گاز گرفتن bitten bit bite خونریزی کردن bled bled bleed وزیدن blown blew blow شکستن broken broke break پرورش دادن bred bred breed آوردن brought brought bring پخش کردن broadcast broadcast broadcast ساختن built built build سوزاندن burnt / burned burnt / burned burn منفجر شدن burst burst burst خریدن bought bought buy در قالب قرار دادن cast cast cast گرفتن caught caught catch انتخاب کردن chosen chose choose چسبیدن clung clung cling آمدن come came come قیمت داشتن cost cost cost خزیدن crept crept creep بریدن cut cut cut داد و ستد داشتن dealt dealt deal کندن dug dug dig انجام دادن done did do نقاشی کردن drawn drew draw خواب دیدن dreamt / dreamed dreamt / dreamed dream نوشیدن drunk drank drink رانندگی کردن driven drove drive اقامت گزیدن dwelt dwelt dwell خوردن eaten ate eat افتادن fallen fell fall غذا دادن fed fed feed احساس کردن felt felt feel جنگیدن fought fought fight پیدا کردن found found find فرار کردن fled fled flee روانه ساختن flung flung fling پرواز کردن flown flew fly ممنوع کردن forbidden forbade forbid پیش بینی کردن forecast forecast forecast از پیش دانستن foreseen foresaw foresee پیشگویی کردن foretold foretold foretell فراموش کردن forgotten forgot forget بخشیدن forgiven forgave forgive رها کردن forsaken forsook forsake منجمد کردن / یخ زدن frozen froze freeze تهیه کردن / شدن gotten got get دادن given gave give رفتن gone went go خرد کردن ground ground grind رشد کردن / پرورش دادن grown grew grow آویزان کردن hung hung hang داشتن had had have شنیدن heard heard hear مخفی کردن hidden hid hide زدن hit hit hit نگه داشتن / برگزار کردن held held hold صدمه زدن hurt hurt hurt در هم بافتن interwoven interwove interweave نگهداری کردن kept kept keep زانو زدن knelt knelt kneel دانستن / شناختن known knew know قرار دادن laid laid lay راهنمایی کردن led led lead تکیه دادن / خم شدن leant / leaned leant / leaned lean خیز زدن leapt leapt leap یاد گرفتن learnt / learned learnt / learned learn ترک کردن left left leave قرض دادن lent lent lend اجازه دادن let let let دراز کشیدن lain lay (lie (in bed دروغ گفتن lied lied lie روشن کردن lit / lighted lit / lighted light از دست دادن lost lost lose درست کردن / مجبور کردن made made make معنی دادن meant meant mean ملاقات کردن met met meet اشتباه کردن mistaken mistook mistake چیدن mown / moved mowed mow استراق سمع کردن overheard overheard overhear خواب ماندن overslept overslept oversleep چیره شدن overtaken overtooke overtake پرداخت کردن paid paid pay قرار دادن put put put خواندن read read read پاره کردن rent rent rend رهانیدن از rid rid rid راندن ridden rode ride زنگ زدن rung rang ring بالا رفتن / طلوع کردن risen rose rise دویدن run ran run اره کردن sawn / sawed sawed saw گفتن said said say دیدن seen saw see جستجو کردن sought sought seek فروختن sold sold sell فرستادن sent sent send تنظیم کردن / غروب کردن set set set دوختن sewn / sewed sewed sew لرزاندن / لرزیدن shaken shook shake بیرون ریختن shed shed shed درخشیدن shone shone shine مدفوع کردن shit/shat shit/shat shit شلیک کردن shot shot shoot نمایش دادن shown showed show کوچک شدن shrunk shrank shrink اعتراف گرفتن shriven shrove shrive بستن shut shut shut آواز خواندن sung sang sing غرق شدن sunk sank sink نشستن sat sat sit ذبح کردن slain slew slay خوابیدن slept slept sleep سُر خودن slid slid slide پرتاب کردن slung slung sling حرکت دزدکی slunk slunk slink چاک دادن slit slit slit بوییدن smelt smelt smell شکست دادن smitten smote smite بذر افشانی کردن sown / sowed sowed sow صحبت کردن spoken spoke speak سرعت گرفتن sped sped speed هجی کردن spelt / spelled spelt / spelled spell خرج کردن / گذراندن spent spent spend افشا کردن spilt / spilled spilt / spilled spill چرخاندن spun spun spin تُف کردن spat spat spit شکافتن split split split از بین بردن spoilt spoilt spoil گستردن/پخش شدن spread spread spread پریدن sprung sprang spring ایستادن stood stood stand دزدیدن stolen stole steal چسباندن / چسبیدن stuck stuck stick نیش زدن stung stung sting بوی بد دادن stunk stank stinka گام های بلند برداشتن stridden strode stride ضربه زدن struck struck strike رشته کردن strung strung string تلاش کردن striven strove strive قسم خوردن sworn swore swear جارو کردن swept swept sweep باد کردن / متورم شدن swollen / swelled swelled swell شنا کردن swum swam swim تاب خوردن swung swung swing گرفتن taken took take درس دادن taught taught teach پاره کردن torn tore tear گفتن told told tell فکر کردن thought thought think پرتاب کردن thrown threw throw رخنه کردن در thrust thrust thrust لگد کردن trodden trod tread فهمیدن understood understood understand بعهده گرفتن undertaken undertook undertake بی اثر کردن undone undid undo مضطرب کردن upset upset upset بیدار کردن waken woke wake پوشیدن worn wore wear گریه کردن wept wept weep برنده شدن won won win کوک کردن / شدن wound wound wind کنار کشیدن withdrawn whitdrew withdraw مقاومت کردن withstood withstood withstand زنجیر کردن wrung wrung wring نوشتن written wrote write -
یادگیری انگلیسی با داستان کوهستان با متن انگلیسی و ترجمه فارسی و تلفظ
یادگیری انگلیسی با داستان کوهستان با متن انگلیسی و ترجمه فارسی و تلفظ
Mountain Story
داستان کوهستان
A son and his father were walking on the mountains. Suddenly, his son falls, hurts himself and screams: AAhh!
پسری همراه با پدرش در کوهستان قدم میزدند. ناگهان پسر زمین میخورد و آسیب میبیند و فریاد میزند: آآه ه ه!
To his surprise, he hears the voice repeating, somewhere in the mountain: AAhh!
با تعجب صدای تکرار را از جایی در کوهستان میشنود. آآه ه ه
Curious, he yells: "Who are you?"
با کنجکاوی، فریاد میزند:"تو کی هستی؟"
He receives the answer: "Who are you?"
صدا پاسخ می دهد:"تو کی هستی؟"
And then he screams to the mountain: “I admire you!"
سپس با صدای بلند در کوهستان فریاد میزند:"ستایشت میکنم"
The voice answers: "I admire you!"
صدا پاسخ میدهد:"ستایشت میکنم"
Angered at the response, he screams: "Coward!"
با عصبانیت به آن پاسخ او فریاد میزند: ترسو!
He receives the answer: "Coward!"
جواب را دریافت میکند: "ترسو!"
He looks to his father and asks: "What's going on?"
به پدرش نگاه میکند و میپرسد:" چه اتفاقی دارد میافتده؟ "
The father smiles and says: "My son, pay attention."
پدر میخندد و میگوید:"پسرم، دقت کن!"
Again the man screams: "You are a champion!"
دوباره پدر فریاد میزند: " تو یک قهرمانی!"
The voice answers: "You are a champion!"
صدا پاسخ میدهد: "تو یک قهرمانی!"
The boy is surprised, but does not understand
پسر شگفت زده است، اما متوجه موضوع نمیشود
Then the father explains: People call this ECHO, but really this is LIFE
سپس پدر توضیح میدهد: "مردم به این پژواک میگویند، اما این همان زندگیست"
It gives you back everything you say or do.
زندگی همان چیزی که انجام میدهی یا میگویی را به تو برمیگرداند
Our life is simply a reflection of our actions
زندگی ما به سادگی بازتابی از اعمال ماست
If you want more love in the world, create more love in your heart
اگر در دنیا عشق بیشتری میخواهی، عشق بیشتری را در قلبت بیافرین
If you want more competence in your team, improve your competence
اگر به دنبال قابلیت بیشتری در گروهت هستی. قابلیتت را بهبود ببخش
This relationship applies to everything, in all aspects of life
این رابطه شامل همه چیز و همهی جنبههای زندگی میشود
Life will give you back everything you have given to it.
زندگی هر چیزی که به آن دادهای را به تو باز پس خواهد داد
YOUR LIFE IS NOT A COINCIDENCE. IT'S A REFLECTION OF YOU!
زندگی تو یک اتفاق نیست، انعکاسی از وجود توست!