اصطلاحات انگليسي مديرت بازرگاني و اقتصاد

بازده دارايي ها    return on assets
ضرايب متغير    Variable coefficients
معادله رگرسيون regression equation
دوره ﻧﮕﻬﺪاري، دوره ابقا    Retention Period
دوره ﻧﮕﻬﺪاري موجودي کالا    inventory retention period
کمترين تفاوت معنادار    Least Significant Difference (LSD)
کلمه غيرتکراري، تک نگاشتي    Unigram
ارجاع کار به ديگري، ارجاع دعوي به دادگاه ديگر    Remit
تفويض اختيارات delegation of authorities
مبلغ سرمايه گذاري / خرج شده، هزينه، خرج    outlay
ادعا (حق مالي) باقيمانده    residual claim
آزمون کلموگورف – اسميرنف    Kolmogorov-Smirnov test
خود همبستگي    Autocorrelation
مقدار خطا، تلرانس    tolerance
سطح معني داري    significance level
مدل اثرات ثابت    fixed effects model
سطح اطمينان    confidence level
ورود وجه نقد    cash in
خروج وجه نقد    cash out
تخفيف نقدي    cash discount
نسبت سودآوري profitability ratio
تامين مالي خارجي    external financing
ﺗﺎﺧﯿﺮ در ﭘﺮداﺧﺖ    Delay In Payment
مضاربه    Contract of bailment
مضاربه    Contract od co-partnership
حقوق متمايز    differentiated rights
پيش هزينه    Upfront cost
نسبت دادن به    credited to
پاسخ موجه    modal answer
پاسخ هاي گزينه – بايستي    forced choice answers
مديريت ريسک سازماني    enterprise risk management
استقلال و بي طرفي    independence and objectivity
کادر فروش و درآمدزاي يک سازمان يا شرکت، واحد/ اداره/ سازمان جلويي، جلو دفتري (يا هرگونه فعاليتي که مستقما درگير با مشتري است مثل مديريت شکايات)    front-office
واحدهاي مديريتي يا واحدهايي که ارتباط مستقيم با مشتريان ندارند، واحد/ اداره/ سازمان پشتي، عقب دفتري (يا هرگونه فعاليتي که مستقما درگير با مشتري نيست مثل تدارکات) back office
فرآينده عمودي، به فرآيندي اطلاق مي شود که به طور کامل در محدوده توابع و عملکردهاي تجاري همانند فرآيند تحصيل مشتري قرار مي گيرد horizontal process
فرآيند افقي، به فرآيند ميان کارکردي، همانند فرآيند توسعه محصول، اطلاق مي شود    Vertical process
هزينه يابي هدف target costing
ارزيابي متوازن Balanced Score Card (BSC
هزينه يابي بر مبناي فعاليت Activity-Based-Costing
هزينه يابي سفارش کار    job-order-costing
هزينه يابي مرحله اي    process costing
هزينه يابي کايزن    kaizen costing
سيستم توليد درست به موقع    just-in-time
ذيدخل/ جوانب ذيدخل، پشتيبان، ذي نفع stakeholder
جوانب ذيدخل، محيط هاي ذي نفع، محيط مرتبط و در قياس با گروه هاي ذي نفع    stakeholder environments
متغير تعديل کننده    moderating variable
پراقتدار    Heavyweight / Heavy Weight
انگيزه براي افزايش سرمايه گذاري جديد    Accelerator
طرح شغلي يا طرح تجاري Business Plan
شخص يا موسسه اي که نقش واسطه براي به انجام رسيدن يک معامله را دارد    Broker
مديريت بر مبناي هدف    Management By Objective(MBO)
سيستم توليد منعطف    Flexible Manufacturing System
چرخه حياط سازماني    Organizational life cycle
مديريت پروژه    Project Management
فرآيند process
گروه فرآيند ها processes group
فرآيندهاي آغازين initiating process
فرآيندهاي برنامه ريزي planning process
فرآيند هاي اجرا    executing process
فرآيندهاي کنترل    Controlling & monitoring processes
فرآيند هاي پاياني    closing processes
يکپارچگي مديريت پروژه    project management integration
مديريت محدوده پروژه    project scope management
مديريت زمان پروژه    project time management
مديريت هزينه پروژه    project cost management
مديريت کيفيت پروژه    project quality management
مديريت منابع انساني پروژه project human resources management
مديريت ارتباطات پروژه    project communications management
مديريت ريسک پروژه    project risk management
مديريت تدارکات پروژه project procurement management
تدارکات    project procurement management
ساختار شکست کار    WBS. Work Breakdown Structure
ارزش حاصله/ارزش افزوده    EV. Earned Value
مدريريت ارزش افزوده    EVM. Earned Value Management
ساختار سازماني اجرائي OBS. Organizational Breakdown Structure
مديريت پروژه يا مدير پروژه    PM. Project Management or Project Manager
راهنماي مديريت پروژه پيکره دانش    PMBOK. Project Management Body of Knowledge
مديريت پروژه حرفه اي    PMP .Project Management Professional
بيمه کيفيت    QA. Quality Assurance
محدوديت ها    constraint
ذي نفعان    stakeholders
شاخص عملکرد جدول زمانبندي، با اثر بخشي کار متبط است و هرچه ميزان آن به ۱ نزديکتر باشد بهتر است    (schedule performance index) SPI
قلمرو پروژه، بازه محصولاتي است که پروژه توليد ميکند    project scope
قلمرو خزنده، روندي است که هنگامي رخ ميدهد که مدير پروژه اجازه دهد که حتي تغييرات کوچک هم وارد قلمرو پروژه شوند.    creep scope
تاييد قلمرو، روندي که طي آن مشتري پروژه محصول پروژه را ميپذيرد.    scope verification
هدف پروژه، بيان نتيجه روشني که پروژه بايد به آن دست پيدا کند.    project goal
شروع پروژه، يک جلسه يا رخداد يا جشن براي معرفي پروژه است    project kickoff
مرکز اطلاعات پروژه، در اين اتاق مرکزي مجموعه ايي از مواد و موارد مرتبط با پروژه قرار دارد.    project information center
دفتر مديريت پروژه    (project management office) PMO
نمودار شبکه ايي پروژه، نقشه سيال کاري است که بايد انجام شود.    (project network diagram) PND
فاز طرح ريزي پروژه، سنگ بناي يک پروژه موفق فاز طرح ريزي آن است.    project planning phase
حامي پروژه، بنيانگذار پروژه، عامل اتصال مستقيم مدير پروژه با مديريت سازمان    project sponsor
چشم انداز پروژه، در اصطلاح مديريت پروژه توانائي ديد روشن نسبت به محصولات پروژه و شناسائي راههاي توليد آنهاست    project vision
بيانيه هدف، بيانيه ايي است که به بيان دليل تحقيق و انعکاس آن در پروژه پيشنهادي مي پردازد.    propose statement
تقاضاي پيشنهاد طرح، تقاضاي رسمي از طرف شرکت مشتري به پيمانکار براي ارائه طرحي که در آن، طرح پيشنهادي انجام کار و تخمين هزينه آمده است.    RFP (request for proposal )
تقاضاي ليست قيمت، درخواست خريدار از فروشنده براي ارسال ليست قيمت کالاي توليد شده يا خدمات است.    RFQ (request for quote)
تقويم منابع، در آن تعطيلات، محدوديتهاي قرارداد کاري درباره کارها و ساير موارد آورده مي شود.    Resource calendar
مسير بحراني، ترتيب رخدادهايي است که تاريخ تکميل پروژه را تعيين مي کنند.    critical path
روش مسير بحراني، يکي از مرسوم ترين راهها براي محاسبه زمان پايان پروژه است.    CPM (critical path method)
قيود تعيين تاريخ    date constraints
قيود نيمه انعطافي، اين الزامات زمان ضرب العجل همراه خود دارند که لازمه انجام آنها اين است که کار در تاريخ تعريف شده شروع و خاتمه يابد. Semi-flexible constraints
قيود قابل انعطاف، در اين الزامات تاريخ خاصي براي کار تعريف نشده است، بلکه تنها به کارهاي قبلي و بعدي خود محدودند.    flexible constraints
ضرب العجل قابل انعطاف، ضرب العجلي است که تاريخ خاصي را براي زمان خاتمه تعيين نکرده است.    flexible dead line
شناور. زمان يا کاري است که ميتواند بدون آنکه سبب تاخير زمان تکميل پروژه گردد، وفقه داشته باشد.    (time or task) float
کارهايي که رابطه ssدارند ميتوانند باهم آغاز شوند ولي لازم نيست با هم تمام شوند.    (start to start) SS
در کارهايي که رابطه sf دارند که بسيار نادر هم هست، کار اول شروع نميشود مگر اينکه کار دوم تمام شده باشد.
(start to finish) SF
به اين مفهوم است که شروع کار را به يک تاريخ معين يا بعد از آن تاريخ مکلف کرده ايد و زودتر از آن مقدور نيست. يک الزام نيمه انعطافي است (start no earlier than) SNET
به اين مفهوم است که لازمه آن شروع کار تا درست قبل از تاريخ تعريف شده است و ديرتر از آن مقدور نيست. يک الزام نيمه انعطافي است. (start no later than) SNLT
در اين موارد لازم است دو کار همزمان با هم و يا با فاصله معين خاتمه يابند.    (finish to finish) FF
در اين موارد کار دوم نميتواند قبل از پايان کار اول شروع شود و بايد با فاصله زماني مشخص از پايان کار اول و در بهترين حالت بلافاصله بعد از خاتمه کار اول آغاز شود.    (finish to start) FS
الزام اين است که کار در راس يا بعد از تاريخ معين تمام شود و زودتر از آن مقدور نيست    (finish no earlier than) FNET
الزام اين است که کار در راس يا قبل از تاريخ معين تمام شود و ديرتر از آن مقدور نيست.
(finish no later than) NLTF
فاصله زماني، زمان بين کارهاي پروژه است.    lag
قانون پارکينسون، بيان ميکند که کار تمام ظرف زماني خود را پر ميکند. يعني هرچه به فعاليت زمان بيشتري اختصاص دهيم آن فعاليت بيشتر طول ميکشد.    Law’s Parkinson
الزامات منابع، هنگامي رخ ميدهد که مدير پروژه بنا به محدوديتهاي خاص منابع دو کار را که ميتوانند رابطه SS داشته باشند به شکل FS تعريف نمايد.    resource constraints
روش دلفي، يک روش پرس و جو از افراد خبره بدون ذکر نام و نشان افراد براي يافتن ريسک موجود در پروژه.    delphi technique
طرح امکان سنجي، سند توضيحي و حاصل تحقيقي است که انجام داده ايد. اين طرح جهت تعيين اعتبار پروژه تدوين ميشود.    feasibility plan
پيش بيني، يک تخمين علمي از زمان تکميل پروژه که ميتواند معرف تعيين ميزان هزينه انجام پروژه هم باشد.
forecasting
نمودار گانت، تداخل کارها در انجام کار تکميل پروژه را نشان ميدهد. همينطور نمايانگر درصد پيشرفت فعاليتها و کل پروژه است.    gant chart
گرت، تکنيک بررسي و برآورد گرافيکي، موفقيتهاي شرطي، شاخه شاخه شدن و در حلقه افتادن کارها بنابر برآوردهاي آماري است.    graphical evaluation and review) GERT technique)
پرت، تکنيک بررسي و برآورد برنامه، يک ابزار زمانبندي شده است که از وزن متوسط براي پيش بيني طول مدت کارهاي پروژه استفاده ميکند. PERT (program evaluation and review) technique
نمودار تاثير، اين نمودار مشکلات تصميم را آشکار ميکند. تمامي اجزاي متغييرها، تصميمات و اهداف و تاثير هرکدام را بر ديگري تعريف ميکند. influence diagram
اهداف کوتاه مدت، رسيدن به اين اهداف واسط نشان دهنده اتمام کاري بخصوص و برطبق جدول زمانبندي است.
milestones
تيم پيشاهنگ، يک دسته از افراد که قابليت عملياتي کردن محصول قبل از اينکه در دسترس همه سازمان قرار بگيرد را دارند و اين فرصت را به مدير پروژه ميدهند که مطابقت محصول با هدف پروژه را ارزيابي نمايد.    pilot team
مميزي پس از پروژه، هدف از اين مميزي تحليل پروژه تکميل شده، اثربخشي تيم پروژه، موفقيت پروژه، ارزش محصولات پروژه و تائيد کل پروژه توسط مشتري است    final project report
قيود قابل انعطاف، در اين الزامات تاريخ خاصي براي کار تعريف نشده است، بلکه تنها به کارهاي قبلي و بعدي خود محدودند.    post – project audit
پذيرفتن    Accept
پذيرش    Acceptance
معيار پذيرش    Acceptance criteria
پاسخگويي    Accountability
دقت    Accuracy
فعاليت    Activity
ويژگي فعاليت    Activity attribute
کد فعاليت    Activity code
تعريف فعاليت    Activity definition
شرح فعاليت    Activity description
مدت زمان فعاليت    Activity duration
تخمين مدت زمان فعاليت    Activity duration estimating
شاخص فعاليت    Activity identifier
ليست فعاليت    Activity list
توالي فعاليت    Activities Sequencing
فعاليت بر روي بردار (مربوط به شبکه هاي برداري که فعاليت را بر روي بردار نشان ميدهند)    Activity-on-arrow (AOA)
فعاليت بر روي گره (مربوطه به شبکه هاي گرهي که فعاليت را بر روي گره نشان ميدهند)    Activity-on-node (AON)
تخمين منابع فعاليت    Activities Resource Estimating
هزينه تمام شده    Actual cost
هزينه تمام شده کار انجام شده    Actual Cost of Work Performed (ACWP)
مدت زمان اتمام کار    Actual duration
تاريخ شروع واقعي    Actual start day
تاريخ پايان واقعي    Actual Finish Date (AF)
برنامه ريزي ارتباط    Communication planning
حوزه کاربرد    Application area
تلاش توزيع شده    Apportioned effort
درخواست تغيير تاييد شده    Approved change request
بردار    Arrow
روش نمودارسازي پيکاني    Arrow diagramming method
تاريخ بررسي وضعيت    As-of date
اختيار    Authority
ماتريس انسوف    Ansoff Matrix
تاييد کردن    Approve
مفروضات    Assumptions
دياگرام وابستگي    Affinity Diagram
تحليل فرضيه    Assumption analysis
سازمان ماتريسي متعادل    Balanced Matrix Organization
نمودار ميله اي    Bar chart
مبنا    Baseline
طرح مبنا    Baseline Plan
تاريخ پايان خط مبنا    Baseline finish date
تاريخ شروع خط مبنا    Baseline start date
عقب تر از برنامه    Behind Schedule
طوفان مغزي    Brainstorming
تخميين پايين به بالا    Bottom-up Estimating
بودجه در پايان کار    Budget at Completion (BAC)
ريسک بودجه    Budget Risk
هزينه کار انجام شده    Budgeted Cost of Work Performed (BCWP)
بودجه مورد نياز براي کار برنامه ريزي شده    Budgeted Cost of Work Scheduled (BCWS)
بوروکراسي يا ديوانسالاري    Bureaucracy
اندوخته    Buffer
خريدار    Buyer
برنامه راهبردي کسب و کار    Business Strategic Plan
کميته کنترل تغيير    Chang control board
سيستم کنترل تغيير    Chang control
جدول تغيير    Change Log
مديريت تغيير    Change Management
تقاضاي تغيير    Change Request
جدول حساب ها    Chart of accounts
کد حساب ها    Code of account
منشور    Charter
ارتباطات    Communications
سازمان مرکب    Composite Organization
غرامت    Compensation
سيستم مديريت پيکربندي    Configuration management system
اجزا    Component
مفهوم    Concept
اداره قرارداد    Contract administration
خاتمه قرار داد    Contract closure
برنامه مديريت قرارداد    Contract management plan
بيانيه قرارداد کار    Contract statement of work
ساختار شکست کار قرار داد    Contract work breakdown structure
کنترل حساب    Control account
نمودار کنترل    Control chart
حدود کنترل    Control limit
اقدام اصلاحي    Corrective action
معيار سيستم هاي کنترل هزينه و زمان بندي    Cost/ Schedule Control Systems Criteria
خط مبناي هزينه    Cost baseline
بودجه هزينه    Cost management plan
کنترل هزينه    Cost control
بودجه ريزي هزينه    Cost budgeting
چک ليست    Check list
ادعا    Claim
گزارش پايان پروژه    Close-out Report
خاتمه پروژه    Close project
گروه فرآيند پاياني    Closing Process Group
هم مکاني    Co-location
دليل مشترک    Common cause
برنامه مديريت ارتباطات    Communications management plan
هزينه کيفيت    Cost of quality
شاخص عملکرد هزينه    Cost performance index
هزينه بعلاوه سود    Cost-plus-fee
قراداد هزينه بعلاوه سود ثابت    Cost-plus-fixed-fee
قرارداد هزينه بعلاوه سودو مشوق    Cost-plus-incentive-fee
هزينه بعلاوه درصدي از هزينه    Cost-plus-percentage of cost
قرارداد با بازپرداخت هزينه    Cost-reimbursable contract
ساختار شکست هزينه    Cost Breakdown Structure
برآورد هزينه    Cost Estimating
ريسک هزينه    Cost Risk
تراکم    Crashing
انحراف هزينه    Cost Variance
اقدام متقابل    Countermeasure
معيار    Criteria
مسير بحراني    Critical path
فعاليت بحراني    Critical activity
روش زنجيره بحراني    Critical chain methods
معيار رضايت مندي مشتري    Customer Acceptance Criteria (CAC)
ارزيابي مشتري    Customer Evaluation
نيازهاي مشتري    Customer Needs
تحليل درخت تصميم    Decision tree analysis
تجزيه کردن    Decompose
تجزيه    Decomposition
تعمير عيب    Defect repair
عيب    Defect
بازنگري طراحي    design review
توسعه منشور پروژه    Develop project charter
توسعه برنامه مديريت پروژه    Develop project management plan
توسعه تيم پروژه    Develop project team
تهيه بيانيه محدوده پروژه    Develop project scope statement
هدايت و مديريت اجراي پروژه    Direct& manage project execution
انضباط    Discipline
تلاش مجزا    Discrete effort
سند    Document
رويه مستند شده    documented procedure
برنامة راهبردي پويا    Dynamic Strategic Plan
سررسيد    Deadline
محصول (اقلام قابل تحويل)    Deliverable
زمان بندي محصولات    Deliverables Schedule
تاريخ تحويل    Delivery Date
وابستگي¬ها    Dependencies
زمان بندي تفصيلي    Detailed Schedule (DS)
هزينه هاي مستقيم    Direct Costs
فعاليت مجازي    dummy activity
مديريت پروژه انحصاري    Directive Project Management