اصطلاحات و جملات کاربردي انگليسي
Love is Wide Ocean that joins two shores
عشق اقيانوس وسيعي است که دو ساحل رابه يکديگر پيوند مي دهد
------------------------------
Life without love is none sense and goodness without
Love is impossible
زندگي بدون عشق بي معني است و خوبي بدون عشق غير ممکن
------------------------------
Love is something silent, but it can be louder than anything
When it talks
عشق ساکت است اما اگر حرف بزند از هر صدايي بلند تر خواهد بود
------------------------------
Love is when you find yourself spending every wish on him
عشق آن است که همه خواسته ها را براي او آرزو کني
------------------------------
Love is flower that is made to bloom by two gardeners
عشق گلي است که دو باغبان آن را مي پرورانند
------------------------------
Love is like a flower which blossoms with trust
عشق گلي است که در زمين اعتماد مي رويد
------------------------------
Love is afraid of losing you
عشق يعني ترس از دست دادن تو
------------------------------
No matter what the question is love is the answer
پاسخ عشق است سوال هر چه که باشد
------------------------------
When you have nothing left but love than for
the first time you become aware that love is enough
وقتي هيچ چيز جز عشق نداشته باشيد آن وقت خواهيد فهميد که عشق براي همه چيز کافيست
------------------------------
Love is the one thing that still stands when all else has fallen
زماني که همه چيز افتاده است عشق آن چيزي است که بر پا مي ماند
------------------------------
Love is like the air we breathe it may not always be seen,
but it is always felt and used and we will die without it
عشق مثل هوايي است که استشمام مي کنيم آن را نمي بينيم اما هميشه
احساس و مصرفش مي کنيم و بدون ان خواهيم مرد
------------------------------
Love is totally forgetting you to someone that is always
Remembering you at all times
عشق فراموش کردن خود در وجود کسي است که هميشه و
در همه حال شما را به ياد دارد
------------------------------
Horse of a different color
معني: يک موضوع ديگر، يک مطلب کاملاً متفاوت، وصله ناهمرنگ
Eric likes to play jokes on his friends, but he makes sure that nobody is hurt by any of his pranks. A prank that hurts someone is a horse of a different color! Being playful is one thing, but hurting someone by one's prank is quite a different matter.
اريک دوست دارد با دوستانش شوخي کند، اما مواظب است که کسي از شوخيهاي او ناراحت نشود. شوخياي که کسي را ناراحت کند يک موضوع کاملاً متفاوت است. شوخ بودن يک چيز است و آزردن ديگري با شوخي چيز ديگري است.
------------------------------
Take it on the lamb
معادل فارسي: در رفتن
Poor Rich has always had his problems with the police. When he found out that they were after him again, he had to take it on the lamb. In order to avoid being caught and thrown in jail, he was forced to flee in a great hurry.
بيچاره ريچارد هميشه بـا پليس مشکل داشته. وقتي فهميـد که اونا دنبالش هستند، مجبـور شد در بره. براي اينکه گير نفته و تو زندون نيفته مجبور شد به سرعت فرار کنه.
------------------------------
Cat got your tongue
معادل فارسي: موش زبانت را خورده خجالتي
What's the matter? Cat got your tongue?
موضوع چيه؟ موش زبونت رو خورده؟ يعني چرا حرف نميزني
------------------------------
Get in someone's hair
معني: کسي را اذيت کردن
- I know that the children get in your hair, but you should try not to let it upset you so much.
- Listen, Jim. I can't help it. The children bother me and make me very angry.
- من ميدونم که بچهها اذيتت ميکنند، اما بايد سعي کني نذاري اين موضوع تو رو خيلي ناراحت کنه.
- ببين جيم. من نميتونم کاريـش کنم. بچههـا منو اذيـت ميکنند و منو خيلي عصباني ميکنند.
------------------------------
Jump down someone's throat
معني: يقه کسي را گرفتن، با عصبانيت با کسي برخورد کردن
You don't have to jump down my throat! I told you that I'd make it home around :. I don't intend to be late!
مجبور نيـستي اينقـدر با عصبانيت با من برخـورد کني! بهت گفتـم که حـول و حـوش سـاعت : برميگردم خونه. من قصد ندارم دير بيام!
------------------------------
Shoot off one's mouth
معني: لاف زدن، غلو کردن
Jim doesn't play tennis very much, but he's always shooting off his mouth about how good he is. Yet he's fooling nobody. Jim is somewhat of a braggart and everyone knows that he gives opinions without knowing all the facts and talks as if he knew everything about the game.
جيم زياد تنيس بازي نميکنه، اما هميشه در مورد اينکه چقدر خوب بازي ميکنه غلو ميکنه. البته اون کسي رو دست نميندازه. جيم تا اندازهاي يک «لاف زن» هستش و همه ميدونند که بدون اينکه همه چيز رو بدونه ابراز عقيده ميکنه و طوري حرف ميزنه که انگار همه چيز رو درباره بازي ميدونه.
-----------------------------
Pull someone's leg
معني: کسي را دست انداختن
- Hey, Al, I was invited to be a judge for the contest.
- Oh, really? You're pulling my leg!
- هي، اَل، من براي داوري تو اون مسابقه انتخاب شدم.
- واقعاً؟ تو داري من رو دست ميندازي!
------------------------------
Get off someone's back
معني: دست از سر کسي برداشتن
- Hey, John. I'm bored. Come on, let's go out and do something.
- Sorry, I'm right in the middle of studying for a physics exam. I won't be able to make it tonight.
- You've been studying for a long time. Why don't you take a break?
- Get off my back! I can't go anywhere!
- OK, I'll stop bothering you only if you promise to let me know the minute you're finished.
- هي، جان. من خسته شدم. بيا بريم بيرون يه کاري بکنيم.
- متأسفم، الآن دارم خودم رو براي يک امتحان فيزيک آماده ميکنم. امشب نميتونم بيام.
- تو خيلي وقته که داري درس ميخوني. چرا يک کم استراحت نميکني؟
- دست از سرم بردار! من هچ جا نميتونم بيام!
- باشه، ديگه اذيتت نميکنم فقط به اين شرط که قول بدي هر موقع کارت تموم شد بهم بگي.
------------------------------
People who live in glass houses shouldn't throw stones
توضيح: وقتي کسي خودش هم مقصر است نبايد ديگران را سرزنش کند.
Janet has often criticized her friend, Lois for driving too fast, yet she herself has had her license suspended for exceeding the speed limit. Lois once tried to tell her that people who live in glass houses shouldn't throw stones, but it didn't do much good. Janet simply didn't accept the fact that she should not pass judgment on other people when she is just as bad as they are.
جانت هميشه دوستش لوئيس را بخاطر اينکه با سرعت زياد رانندگي ميکند، سرزنش ميکند، درحاليکه خودش بخاطر سرعت غيرمجاز گواهينامهاش توقيف شده است. لوئيس يک دفعه سعي کرد به او بگويد که وقتي خودت هم مقصر هستي نبايد ديگران را سرزنش کني، اما اين زياد فايده نداشت. جانت اين حقيقت را قبول نکرد که نبايد در مورد ديگران حکم صادر کند وقتي که به اندازه آنها مقصر است.
------------------------------
Fishy
معني: عجيب، مشکوک
When the security guard saw a light in the store, it seemed to him that there was something fishy going on. He called the central office and
explained to his superior that he thought something strange and suspicious was occurring.
وقتي نگهبان نوري را در مغازه مشاهده کرد، به نظرش رسيد که چيز مشکوکي در حال اتفاق بود. او با دفتر مرکزي تماس گرفت و به مافوقش گفت که به گمان او چيز عجيب و مشکوکي در حال وقوع بود.
------------------------------
Go to the dogs
معني: مخروبه شدن
Have you seen their house lately? It's really gone to the dogs.
It's true that it has become run-down and in serious need of repair, but I'm sure that it can be fixed up to look like new.
اخيراً خانه آنها را ديدهاي؟ آن واقعاً به مخروبه تبديل شده است. اين درست است که مخروبه شده است و به تعميرات اساسي نياز دارد، اما من مطمئنم که ميتواند طوري تعمير شود که نو به نظر برسد.
------------------------------
All thumbs
معادل فارسي: دست و پا چلفتي، بي دست و پا
- Hey, Bea. Can you help me out? I don't seem to be able to button up the back of my dress.
- Sure. Let's see if I can do it for you.
- I guess I'm all thumbs because I'm so nervous. I'm already late for my date.
- Well, I suppose that being so nervous would make you clumsy and awkward. But don't worry, I'm sure your date will wait.
- هي،بي. ميتوني کمکم کني؟ فکر نميکنم بتونم دکمههاي عقب لباسم رو ببندم.
- البته. بزار ببينم ميتونم اين کار رو برات بکنم.
- فکر کنم دست و پا چلفتي شدم آخه خيلي عصبي هستم. الآن براي قرار ملاقات ديرم شده.
- خب، گمان کنم عصبي بودن تو رو اينقدر بيدست و پا ميکنه. اما نگران نباش، مطمئنم که دوستت منتظر مي مونه.
------------------------------
Not to have a leg to stand on
توضيح: دليلي براي اثبات سخن خود نداشتن
He won't have a leg to stand on unless he can prove that ...
او دليلي براي اثبات گفته خود نخواهد داشت مگر اينکه بتواند ثابت کند که ...
Without evidence, we don't have a leg to stand on.
بدون مدرک ما هيچ دليلي براي اثبات گفته خود نداريم.
------------------------------
Shake a Leg
معني: شتاب کردن، عجله کردن
- Mary, you always take such a long time to put on your makeup. Come on, shake a leg!
- I'll be finished in a minute. Be patient.
- You've got to hurry or else we won't arrive on time to see the last show.
- مري، تو هميشه کلي طول ميکشه که خودت رو آرايش کني. بجنب ديگه!
- تا يک دقيقه ديگه کارم تموم ميشه. صبر داشته باش.
- بايد عجله کني، وگر نه براي ديدن آخرين نمايش به موقع نميرسيم.
------------------------------
Stick Out One's Neck
معني: ريسک کردن، خطر کردن
Why should I stick my neck out for them?
چرا بايد خودم را به خاطر آنها به خطر بياندازم؟
------------------------------
Holy cow!
توضيح: از اين اصطلاح بيشتر براي بيان احساساتي مانند غافلگيري يا عصبانيت استفاده ميشود. اين اصطلاح ميان نوجوانان بسيار شايع است.
"Holy Cow!" she said as she saw his car after the horrible accident.
او وقتي ماشينش را پس از آن تصادف وحشتناک ديد گفت: «خداي من!»
Holy cow! How did she do that?خداي من! او چطور اين کار را کرد؟
- grocery store اشاره داره به همون سوپري بقالي! هايي که سر کوچتون هست و معمولا هم از شير مرغ تا جون ادمي زاد توش پيدا ميشه!
- to Hail a cab يعني تاکسي گرفتن به اين صورت که کنار خيابون وايسين و دستتونو تکون بدين يا صدا بزنين که تو ايران هم اين کار خيلي رايجه.
----------------------
- دو اصطلاح come in و come on in رو تو فيلم هاي امريکايي خيلي زياد ميشنوين. هر دو هم معني هستن و براي وقتيه که از کسي بخواين که بياد تو. يعني معنيشون در حالت کلي ميشه “بيا تو”.
حالا نکته اينجاس که اگه دقت کرده باشين معمولا come in رو با please ميارن اما با come on in تقريبا هيچ وقت please نميارن.
علتش هم اينه که come in خيلي خودموني تره و در مقابل come on in هم با اينکه تقريبا حالت اينفرمال داره اما بار ادبي داره. نه اينکه بگم come in زشته نه ، درواقع come in حالت خنثي داره! يعني نه زشته و نه مودبانه در حالي که come on in خودش به تنهايي يه عبارت مودبانه ست براي همينه که با please نمياد در حالي که چون come in حالت خنثي و خيلي خودموني تره ، موقع استفاده يه please بهش اضافه مي کنن.
البته خود come on in رو ممکنه که بشنوين با please بيارن که طبيعيه.
با نمونه ي فارسي اين عبارت بهتر متوجه قضيه ميشين:
“بيا تو” »» خيلي خودموني – نه زشته و نه مودبانه
“تشريف بيارين” »» مودبانه
“لطفا تشريف بيارين” »» مودبانه
اوردن لطفا تو “لطفا تشريف بيارين” يه کار اضافيه. ما لطفا رو مياريم تا عبارتمون مودبانه باشه اما وقتي خود عبارت “تشريف بيارين” يه عبارت مودبانه اس پس اوردن لطفا يه کار اضافيه
----------------------
۱- همگيه شما با کاربردهاي would اشنا هستين اما جالبه بدونين که اين واژه تو گفتگوهاي روزمره يه کاربرد جالب و البته کمي هم گيج کننده داره. به مکالمه ي زير دقت کنين تا بگم اون نکته ي گيج کننده اش چيه:
A: this car keeps breaking down. It’s driving me mad
B: too bad. Sounds like you got a real lemon. I would sell that car and buy a new one
تو جمله ي بالا شخص b نميگه که ماشيني فروختم بلکه ميگه اگه جاي اون فرد بود اين کار رو ميکرد. در واقع انتهاي جمله b اينطوريه : if I were you, I would sell that car يعني من اگه جاي تو بودم اون ماشينو مي فروختم. مي بينين که if I were you حذف شده و تو فارسي هم ما همين حذف رو داريم يعني مثلا به جاي اينکه بگيم ” اگه من جاي تو بودم اون ماشينو مي فروختم” ميگيم : “من بودم اون ماشينو مي فروختم”
A: اين ماشين مرتب خراب ميشه. داره ديوونم مي کنه.
B: چه بد. به نظر مياد که چيز بيخودي گيرت اومده. من بودم اون ماشينو مي فروختم و يکي جديدشو مي خريدم.
----------------------
Deal از اين جهت واژه ي مهميه که تو کشور مصرف گرايي مثل امريکا يه واژه ي بسيار پرکاربرد محسوب ميشه. اگه راتون به اين کشور بيوفته ، بارها و بارها با اين واژه رو به رو ميشين.
ببينين معادل دقيقي براي Deal تو فارسي نيست. براي همين بايد تو جمله توضيح بدم. Deal يعني قيمت توافقي يک کالا به طوري که به نفع طرفين باشه يعني قيمت مناسب يا بهتر بگم قيمت کم يا ارزون
مثال:I got a good deal on this cell
عبارت بالا ميگه که من قيمت موبايل رو مناسب ديدم به قيمت ارزوني با فروشنده به توافق رسيدم و اونو خريدمش.
مثال: فرض کنين که دارين ميرين به يه فروشگاه اونجا ممکنه موقع قيمت کردن کالاها ، فروشنده بهتون بگه : you can’t find a good/better deal anywhere
فروشنده داره به شما ميگه که هيچ جا اين جنسا رو با اين قيمت خوب منظور ارزون نميتوني پيدا کني.
مثال: you can buy pants for $ which sounds like a good deal
” شما مي تونين با ۱۰ دلار دو تا شلوار بخرين که به نظر پشنهاد خوبيه”
خب پس بياين اينطور نتيجه بگيريم که: A good deal: a good price or offer
فرمول کلي deal: get/find a good/great/better deal on something
پس دقت داشته باشين که با حرف اضافه ي on بايد بکار برده شه.
حالا يه چيز جالب! با chemistry به معني “شيمي” اشنا هستين. محض اطلاع اين واژه مي تونه به معني “حس قوي عاشقانه بين دو نفر” باشه. يعني وقتي شما مثلا به زيدتون! ميگين I don’t have any chemistry with you anymore يعني “من ديگه هيچ حسي نسبت به تو ندارم”
مثال: there’s a real chemistry between me and my wife
” يه رابطه ي حس خيلي قوي عاشقانه بين من و همسرمه”
نکته: همين مثال رو ميشد اينطوري هم گفت: me and my wife have a lot of chemistry
----------------------
come to terms with sb/sth: اين اصطلاح وقتي در مورد انسان بکار ميره يعني اينکه با کسي با وجود اينکه اون طرف بد خلقه يا بد اخلاقه يا هرچي ، کنار بياين و در مورد غير انسان هم همينطور يعني با موقعيت نه چندان مناسبي کنار اومدن قبول کردن شرايط بد
مثال: it took years for Rob to come to terms with his mother’s death
“سالها طول کشيد تا راب با مرگ مادرش کنار بياد”
----------------------
be on good/bad/friendly terms with sb يعني با کسي خوب جور بودن ، با کسي جور نبود ، رابطه ي خوبي نداشتن
مثال: Tim’s still on good terms with his ex
” تيم هنوزم با همسر سابقش رابطه ي خوبي داره”
* not on speaking terms with sb يا not speaking يعني با کسي حرف نزدن يا به عبارتي “با کسي قهر بودن”
مثال: Clair and Andy aren’t speaking
” کلير و اندي باهم قهرن”
----------------------
- have/get goose bumps : دقيقترين معادل واسه اين اصطلاح اينه: “مو به تن ادم سيخ شدن” ، ” کرک و پر کسي ريختن!”
مثال:
?Guy : Do you think Game is a good rapper
Guy : yeah, I love his voice. I get goosebumps every time I listen to his songs
Guy : ya, right on. I get a real buzz outta listening to his music
: به نظرت the game رپر خوبيه؟
۲: اره خب من عاشق صداشم. وقتي به اهنگاش گوش ميدم ، مو به تنم سيخ ميشه.
۳: اره حق با توئه موافقم. از شنيدن اهنگاش خيلي حال مي کنم.
مثال:
?A: did you like the movie Saw
!B: not at all! It gives me goosebumps every time I think about it. That was so scary
A: از فيلم اره ۶ خوشت اومد؟
B: نه اصلن! هر موقع بهش فکر مي کنم مو به تنم سيخ ميشه. خيلي ترسناک بود.”
----------------------
- تو فارسي وقتي موقعيتي پيش بياد که مجبور شيم بزنيم زير قولمون ، ميگيم: “من نيستم” يعني نمي تونم پاي قولي که قبلا دادم يا موافقت کردم که کاري رو انجام بديم ، بمونم. تو انگليسي هم اصطلاح رايج bow out دقيقا همين کاربرد رو داره. البته نميشه گفت معني دقيق اين اصطلاح “پا پس کشيدنه” چون “پا پس کشيدن” يا به عبارتي “جا زدن” از روي ترسه اما bow out دليلش الزاما ترس نيست و مي تونه هر دليلي داشته باشه. مثلا شايد موقعيتي پيش بياد که مجبور شين خودتونو بکشين کنار. يعني اينو مي خوام بگم که bow out حس نامرديه طرف رو نمي رسونه! چون وقتي مي گيم فلاني جا زد ، نامردي اون طرف هم القا ميشه اما bow out اينطور نيست.
مثال: I bow out: من نيستم not do sth that I have promised or agreed to do
مثال: Ralph bowed out of the project at the last minute
” رالف تو اخرين لحظه از پروژه عقب کشيد همراهي نکرد”
يه مفهوم ديگه ي bow out اينه: “کنار کشيدن” .بايد دقت داشته باشين که bow out تو اين مفهوم با اين ساختار مياد: bow out of sth
مثال: two more Republicans have bowed out of the presidential race
” دو جمهوري خواه ديگه از گردونه ي رقابت هاي رياست جمهوري کنار کشيدن”
----------------------
اگه ما نا خواسته حرفي رو بزنيم که نبايد ميزديم ، اصطلاحا ميگيم “از دهنم پريد”. تو انگليسي هم براي يه همچين موقعيتي از slip out استفاده مي کنيم.
I’m sorry. I didn’t mean to say that. It just slipped out
” متاسفم. قصدم اين نبود که اون حرفو بزنم. يهو از دهنم پريد.”
* نکته: معمولا هميشه کنار slip out واژه just هم مياد. اين به اين خاطره که slip out يه اتفاق ناخواسته unwanted ست. اينجا هم just مفهوم accidentally رو به شنونده منتقل مي کنه. پس it slipped out يعني از دهنم پريد و I just slipped out يعني يهو نا خواسته از دهنم پريد يا به عبارتي عمدي در کار نبود.
----------------------
that/it figures تو گفتگوهاي روزمره ي امريکايي کاربرد داره. به اين صورت که بگيم اتفاقي که افتاده رو انتظار داشتيم انتظار يه همچين اتفاقي رو داشتيم هر چند که شايد مطابق باب ميل نباشه. پس تو اون مفهوم منفي بکار ميره. حالا يعني چي تو مفهوم منفي؟
دو حالت زير رو فرض کنين:
- ما از کسي مي خوايم که مقداري پول بهمون قرض بده و قرض ميده و انتظارشو داشتيم که قرض بده.
- ما از کسي مي خوايم که مقداري پول بهمون قرض بده اما نميده و انتظارشو داشتيم که بهمون قرض نده.
خب تو هر دو حالت ما انتظارشو داشتيم اما اولي حالت مثبت داشت و دومي حالت منفي. و ما معمولا “انتظار داشتن figure” رو براي حالت دوم بکار ميبريم که منفيه.
مثال:
A: he said he don’t want to talk to you after that accident anymore
B: that figures
A: اون گفت که بعده اون تصادف ديگه نمي خواد با تو حرف بزنه.
B: طبيعيه انتظارشو داشتم – اگه غير از اين ميکرد تعجب مي کردم
پس اگه شخص b انتظار داشت که اون طرف مياد و ميومد ديگه نمي گفت: that figures – چون اومدن يه کار مثبته – دقت داشته باشين که منظور از منفي بودن ، مفهوم جمله اس نه الزاما ساختار جمله. مثل مثال هاي زير
A: she was late again
B: that figures
جمله ي اول ساختارش مثبته اما مفهومش منفي
مثال:
A: they’re out of chocolate
B: figures
A: شکلاتشون تموم شده.
B: طبيعيه انتظارش ميرفت هرچند که باب ميلمون نبود
يه مثال ديگه اين بار تو جمله:
It figures that she’d be mad at you after what you say
” طبيعيه که از دستت ناراحت باشه بعده اينکه اون حرفا رو بهش زدي”
----------------------
dead beat;dead tired
كاملا خسته و فرسوده
dead drunk
كاملا مست
dead loss
خسارت كامل و غير قابل جبران
شخص نا قابلي كه نمي توان از وجودش استفاده كرد
a dead silence
سكوت كامل و مداوم
dead calm نيز به همين معناست.
dead slow
تقريبا غير متحرك ، متوقف
for good or ill
هرچه باداباد ، هرچه مي خواهد بشود
great and small
همه انواع جانداران،همه موجودات زنده،ريزودرشت
good,bad or indifferent
خوب ، بد ، يا بي نظر
high and dry
تك و تنها ، بدون حامي
high and low
همه جا ، هر جا
drunk or sober
چه خواب و چه بيدار ، چه مست و چه هوشيار
by fair means or foul
بطور درست يا نادرست ، مشروع يا نامشروع
fair and square
بطور عادلانه ، به طريق منصفانه
few and far between
نا ياب،نادر،غير مكرر
free and easy
دمدمي ، لا قيد ، بي ملاحظه
To air
خشك كردن ، تهويه كردن،اطلاع رساني
to alleviate
آرام كردن ، تسكين دادن
to apprehend
بيم داشتن ، دستگير گردن
to ask
پرسيدن / خواستن / جويا شدن / درخواست كردن
to attend
شركت كردن ، حضور يافتن
to bandy words with someone
رد و بدل كردن حرف هاي تند با كسي در دعوا ، با كسي مشاجره لفظي داشتن
to abandon
ترك كردن/قطع اميد كردن/از طرح يا نقشه اي صرف نظر كردن/از زن و فرزند خود متاركه كردن
to achieve
برآورده كردن هدف/منظور/به موقعيتي نائل شدن/در زندگي اجتماعي وجهه اي كسب كردن
to acknowledge
وصول نامه اي را اعلام كردن/پذيرفتن شكست/به اشتباه خود مقر بودن/از لطف كسي قدر شناسي كردن
to acquire
كسب كردن دانش/بدست آوردن ذوقبراي كار يا چيزي/بخود گرفتن نوعي تلفظ
to adopt
كودكي را به فرزندي قبول كردن/پذيرفتن طرح يا نظري/خو گرفتن به عمل/اختيار كردن مقياس هاي جديد
ancient and modern
در سراسر طول تاريخ / اعم از گذشته و حال
for better or for worse
هرچه باداباد/هرچه مي خواهد بشود
black and blue
در مورد كوفتگي و ضربه خوردن سياه و كبود
cut and dried
صاف و پوست كنده/قاطع و روشن/سنجيده و بي پرده
dead and gone ; dead and buried
مرده و از دست رفته/مرده و فراموش شده
dead
هر گاه بصورت اصطلاح بكار رود مي تواند معاني مختلفي داشته باشد مثلا:
a dead language
زباني را گويند كه ديگر تكلم نمي شود
a dead letter
نامه اي كه در پست خانه به علت معلوم نبودن آدرس بلا تكليف مانده است
قانوني كه ضامن اجرايي ندارد
a dead line
كالايي كه مغازه دار بعلت عدم تقاضاي مشتري از خريد و فروش آن دست كشيده
dead stock
كالايي در بازار كه خريدار ندارد
a dead wire
سيمي كه برق در آن جريان ندارد
dead in the eye of the law
محروم از حقوق مدنيت
be/go dead
در مورد تلفن گفته مي شود كه كار نمي كند
Your eyes see beautiful
چشمتون قشنگ مي بينه
Your face it haunts my once pleasant dreams
صورتت تمام رويا هاي من رو شکار مي کرد
your friend's new car
ماشين جديد دوستتان
Your nose is running
آب دماغت داره مياد
Your operation will be with a local anesthetic
جراحي شما به صورت بي حسي موضعي انجام ميشود.
Your place is very empty
جات خيلي خاليه
Your presence still lingers here
چون وجودت رو هنوز اينجا احساس مي کنم
your shirt is what i really adore
لباست منو کشته
Your step on my eye
قدمت روي چشمم
Your tooth needs to be extracted
دندانتان بايد کشيده شود.
Your underwear is showing
زير پوشت بيرونه.
Your voice it chased away all the sanity in me
صدات عقل و هوشم رو از من مي گرفت
Your warm breath
دمت گرم
yours
مال شما
Yours ever
قربانت. در آخر نامه
yours truly
چاکر ، مخلص ، بنده
yourself
خودت
yourselves
خودتان
You’re welcome
خواهش مي کنم
Zeal
اشتياق - علاقه زياد
Zebrra Crossing
خط عابر پياده
Zip code
کد پستي
zip it up
ساكت باش
You will pay for that
ضررش رو ميبيني مجازات ميشي
You won’t have any problems with it
باهاش مشکلي نخواهي داشت
You won’t succeed unless you try.
موفق نمي شوي مگر اينکه کوشش کني
You would become the personthat you think of
daily
شما آن کسي مي شويد که هر روز در باره اش فکر مي کنيد
You'd better make up your mind
بهتره تصميمتو بگيري
You'll get wet
خيس خواهي شد
You'll marry him over my dead body
مگر اينكه از روي جنازه ام رد بشي تا با اون ازدواج كني
You're a fine one to talk
تو براي هم صحبت شدن آدم بي خودي هستي
you're an angel
تو واقعا يک فرشته نجات هستي
You're chickening out
داري جا مي زني. مي ترسي.
You're getting me all confused
من رو داري کاملا گيج ميکني
You're giving me my life back
تو زندگي رو بهم بر مي گردوني
You're here
تو اينجايي
You're mine always and forever
و مال مني، براي هميشه
You're my everything
تو همه چيز من هستي
You're my sunshine
تو طلوع مني
you're pulling my leg!
منو دست ننداز
You're welcome.
خواهش مي كنم
You're welcome to try
بفرما امتحانش مجانيه.
you've made your bed and you must lie on it
تو خودت بايد تاوان کارت را پس دهي
You`d better make up your mind
بهتره تصميمتو بگيري
you`ve got belly
شکم اوردي
youngest girl
جوانترين دختر
Your application is in hand
درخواست شما در دست اقدام است.
your behavior is quite out of line
رفتارت ديگه قابل تحمل نيست
جملات پرکاربرد انگلیسی برای خداحافظی کردن در مکالمه روزمره انگلیسی
عبارت ها و اصطلاحات، هنگام خداحافظی در انگلیسی ✋✋ در این ویدیو جملات پرکاربرد انگلیسی برای خداحافظی کردن در مکالمه روزمره انگلیسی را خدمت شما بیان کرده ایم. جملات خاص و باکلاس و مخصوص انگلی...
پرکاربردترین جملات انگلیسی با معنی فارسی که باید بلد باشید
پرکاربردترین جملات مهم انگلیسی با معنی فارسی و تلفظ که باید بلد باشید در این ویدیو مهمترین و کاربردی ترین جملات انگلیسی روزمره که برای هر زبان آموز ...
مکالمه انگلیسی در فرودگاه - جملات ضروری انگلیسی در پرواز و سفرهای هوایی با معنی فارسی و تلفظ
مکالمه انگلیسی در فرودگاه - جملات ضروری انگلیسی در پرواز و سفرهای هوایی با معنی فارسی و تلفظ در این ویدیو، ما با تمرکز بر روی مکالمات روزمره...
اسم میوه ها در انگلیسی با معنی فارسی و تلفظ
اسم انواع میوه ها در انگلیسی با معنی فارسی و تلفظ فارسی Fruits in English یادگیری اسامی میوه ها به انگلیسی جزو لغات بس...
یادگیری زبان انگلیسی با 250 فعل ضروری انگلیسی و جملات کاربردی انگلیسی مثال
یادگیری زبان انگلیسی با 250 فعل ضروری انگلیسی و جملات کاربردی انگلیسی مثال در این درس لیست 250 افعال اساسی انگلیسی توسط تیم انگلیسی مثل آب خ...
بهترین روش یادگیری زبان و بهترین روش یادگیری ماندگار لغت های انگلیسی به فارسی
بهترین روش یادگیری زبان و لغت های انگلیسی به فارسی یکی از بهترین روش های یادگیری لغت های انگلیسی همین روش است.یادگیری واژگان یکی از بخشهای حیات...
دریافت درآمد یوتوب کاملا" شفاف و قانونی، برای اولین بار در ایران
دریافت درآمد یوتوب بصورت کاملا" شفاف و قانونی، برای اولین بار در ایران با توجه به رشد تولید کنندگان محتوا و کانال های یوتوب در ایران، یک ر...
یادگیری آسان 700 کلمه بسیار پرتکرار در زبان انگلیسی با تلفظ و معنی فارسی همراه با دانلود Pdf رایگان
یادگیری آسان 700 کلمه بسیار پرتکرار در زبان انگلیسی با تلفظ و معنی فارسی همراه با لیست لغات و دانلود Pdf رایگان ...
سوالات مهم انگلیسی روزمره با جواب - (100 پرسش با جواب) سوال و جواب یا مصاحبه انگلیسی با معنی فارسی
سوالات مهم انگلیسی روزمره با جواب - (100 پرسش با جواب) سوال و جواب یا مصاحبه انگلیسی با معنی فارسی در این درس مهمترین و اسا...
مرور و یادگیری انگلیسی در خواب قسمت هفت - یادگیری جملات مهم انگلیسی قبل از خواب | درس 7
مرور و یادگیری انگلیسی در خواب قسمت هفت - یادگیری جملات مهم انگلیسی قبل از خواب | درس 7 مرور و یادگیری انگلیسی در خواب قسمت هفت - در این سری از درسهای...
مهمترین فعل های انگلیسی یا افعال اساسی انگلیسی با معنی فارسی و جملات کاربردی مثال
مهمترین فعل های انگلیسی یا افعال اساسی انگلیسی با معنی فارسی و جملات کاربردی مثال در این ویدیو یکصد مورد 100 فعل ضروری از مهمترین و اساسی ترین افعال ا...
اعضای خانواده و فامیل در انگلیسی با معنی فارسی و تلفظ
اعضای خانواده و فامیل در انگلیسی با معنی فارسی و تلفظ در این پست و در سایت انگلیسی مثل آب خوردن به صورت کامل به معرفی تمامی لغات ضروری اعضای خانواده و...
فرق بین و کاربرد job, work, career, employment در انگلیسی
فرق بین و کاربرد job, work, career, employment در انگلیسی بسیاری از ...
قربون صدقه رفتن در انگلیسی و عبارت های عشقولانه و محبت آمیز در انگلیسی 2
قربون صدقه رفتن در انگلیسی و عبارت های عشقولانه و محبت آمیز در انگلیسی 2 هر زبانی مجموعه ای از نام های مستعار شیرین یا عاش...
یادگیری انگلیسی با داستان الاغ کشاورز متن انگلیسی با ترجمه فارسی
یادگیری انگلیسی با داستان الاغ کشاورز با متن انگلیسی و ترجمه فارسی در این ویدیو داستان انگلیسی آموزنده و جالب الاغ کشاورز یا به انگلیسی The Farmer's...
صفت های پرکاربرد زبان انگلیسی برای توصیف افراد اشیا موقعیت ها وضعیت ها
صفت های پرکاربرد زبان انگلیسی برای توصیف افراد اشیا موقعیت ها وضعیت ها از صفر تا صد در این درس و در این ویدیو مهمترین و ضروری تر...
یکصد 100 فعل حیاتی و ضروری انگلیسی با معنی و تلفظ درست با مثال کاربردی
فعلهای اساسی انگلیسی به فارسی (صد 100 مورد) با مثال و ترجمه به فارسی لیست فعلهای مهم و پرتکرار که در این ویدیو یکجا جمع شده اند، به شدت د...
پرکاربردترین جملات انگلیسی با معنی فارسی که باید بلد باشید
پرکاربردترین جملات انگلیسی با معنی فارسی که باید بلد باشید در این ویدیو مهمترین و کاربردی ترین جملات انگلیسی روزمره که برای هر زبان آموز در مسیر یادگی...
سیصد 300 فعل حیاتی و مهم انگلیسی با تلفظ و معنی فارسی
سیصد 300 فعل حیاتی و مهم انگلیسی با تلفظ و معنی فارسی در سایت انگلیسی مثل آب خوردن Easy Peasy English فعلهای اساسی انگلیسی به فارسی (سیصد 300 مورد) با...
داستان انگلیسی یک لیوان شیر با متن انگلیسی و ترجمه فارسی و تلفظ صوتی
داستان انگلیسی یک لیوان شیر با متن انگلیسی و ترجمه فارسی و تلفظ صوتی ...
جملات ضروری انگلیسی با ترجمه فارسی برای جواب عذرخواهی با روش انگلیسی مثل آب خوردن
جملات ضروری انگلیسی با ترجمه فارسی برای جواب عذرخواهی با روش انگلیسی مثل آب خوردن در زندگی روزمره انگلیسی موقعیتهای بسیاری پیش میاد که باید ...
جملات و اصطلاحات کوتاه انگلیسی روزمره با معنی فارسی و تلفظ انگلیسی مثل آب خوردن
جملات کوتاه انگلیسی روزمره با معنی فارسی و تلفظ در این درس مهم، 150 مورد از جملات کوتاه انگلیسی با معنی فارسی که مهمترین جملات کوتاه انگلی...
جمله سازی انگلیسی با لغت اساسی Should در انگلیسی به فارسی و جملات ضروری روزمره مثال
جمله سازی انگلیسی با لغت اساسی Should در انگلیسی به فارسی و جملات ضروری روزمره مثال در این درس جمله سازی انگلیسی و جملات ضروری و کاربردی با لغت اساسی ...
یادگیری مکالمه انگلیسی در 20 روز با درسهای رایگان آموزش زبان انگلیسی به فارسی
یادگیری مکالمه انگلیسی در 20 روز با درسهای رایگان آموزش زبان انگلیسی به فارسی در سری درسهای آموزش مکالمه انگلیسی در 20 روز، در انگلیسی مثل آب خوردن؛ د...