انگلیسی مثل آب خوردن

اصطلاحات و افعال عبارتي همراه با مثال و معني فارسي

 

Rip someone or something off

تيغ زدن، کلاه کسي را برداشتن، گوش کسي را بريدن

مثال:

I was ripped off by the mechanics at that gas station.

Have a clue

سرنخ داشتن، ردپا از چيزي داشتن

مثال:

Why do you think I have a clue about Tom's disappearance?

Get a word in edgeways

مجال صحبت داشتن، فرصت حرف زدن پيدا کردن

مثال:

Mary talks so fast that nobody can get a word in edgeways.

 

Make a name for oneself

شهرت پيدا کردن، اسم در کردن

مثال:

Sally wants to work hard and make a name for herself.

 

Break into

دزدکي يا به زور وارد شدن

مثال:

Last night a burglar broke into my house and stole my television set.

 

Give oneself up

تسليم کردن

مثال:

The police surrounded the criminal's house and ordered him to give himself up.

Look for

دنبال چيزي يا کسي گشتن

مثال:

It'sabout two days I'm looking for my blue shirt and can't find it.

Lay off

موقتا از کار بيکار کردن

مثال:

Last year the manager laid off a hundred workers because business was very bad.

Look down on

حقير شمردن، پست تر دانستن

مثال:

Sir Douglas is a very rich man. Fred is a very poor tramp. Sir Douglas looks down on Fred.

Put someone off

حواس کسي را پرت کردن

مثال:

Ron was trying to read, but the noise from the television put him off and he had to stop.

Look up to

تحسين کردن، ستودن

مثال:

Young Jimmy's favourite footballer is Ted Ross of Arsenal. Jimmy looks up to Ted and he tries to be like him.

Go for

حمله کردن

مثال:

The dog went for Joe and hurt his arm.

Cut off

قطع کردن تلفن

مثال:

Paul was talking to Anna on the telephone. Suddenly they were cut off.

Come alive

زنده شدن، به وجد آوردن

مثال:

When he arrived home, everyone came alive.

Run into

اتفاقي برخوردکردن

مثال:

I was on my way to work when I ran into Jeremy Thomas.

Drop off

پياده کردن، رساندن

مثال:

David drove his wife, Sue, into town and dropped her off at the cinema.

A toss up

احتمال پنجاه پنجاه، شانسي بودن

مثال:

It was a toss-up whether prices would go up or down.

Cost an arm and a leg

هزينه زياد در بر داشتن

مثال:

The car cost an arm and a leg, so I didn't buy it.

Drop off

به خواب رفتن

مثال:

John sat in his favourite armchair and dropped off.

Look after

مراقبت کردن، نگهداري کردن

مثال:

looking alter a baby is a full time job. You have to bath it, dress it and feed it.

 

Break up

پايان دادن، تمام شدن

مثال:

Jack broke up his friendship with Tom after 10 years.

Break down

خراب شدن (براي ابزار و ماشي آلات)

مثال:

My car broke down on my way to work and took me some time to fix it.

Lay (pour) it on thick

مبالغه کردن، چيزي را بزرگ جلوه دادن

مثال:

He really began to lay it on thick while taking about his victory.

Get off someone's back

دست از سر کسي برداشتن

مثال:

Hey get off my back! Am not on the mood today.

Catch on

مد شدن، متداول شدن

مثال:

This strange new hair-style is catching on.

Try (on)

پرو کردن، امتحان کردن لباس

مثال:

I tried three shirts but none of them suited me!

Off the top of one's head

از حفظ

مثال:

He knew the names of all the team members off the top of his head.

Give out

توزيع کردن

مثال:

As soon as the teacher gave the papers out, the exam began.

Have one's hands tied

بسته بودن دست و بال، راه چاره نداشتن

مثال:

I can't help you. I was told not to. So I have my hands tied.

Make ends meet

جور کردن دخل و خرج، به اندازه جيب خرج کردن

مثال:

Things are so expensive these days and it's so hard to make ends meet.

 

Beats me

اصلاً سر در نمياورم، متوجه نمي شوم

مثال:

It Beats me how he could survive in the battle while he was alone.

Think over

به دقت روي مسئله اي فکر کردن

مثال:

Tom in now thinking over the major he wants to choose at university.

Wear out

کهنه کردن

مثال:

Paul wore out his favorite shirt after wearing it for 5 years.

Dressed to the teeth

تيپ زدن، شيک و پيک کردن

مثال:

Sally is really dressed to the teeth for that party.

Be taken aback

جا خوردن، يکه خوردن

مثال:

Jack was takenaback when he saw his friend after such a long time.

Hold up

دستبرد زدن

مثال:

Today a masked robber with a gun held up the bank and ran away.

On the tip of one's tongue

نوک زبان کسي بودن

مثال:

The answer was on the tip of my tongue but I couldn't say.

Take down

نوشتن، يادداشت کردن

مثال:

The police took down the witness's statements when he arrived the scene.

Sitting pretty

در بهترين شرايط قرار داشتن، سکه بودن وضع و حال

مثال:

He won the lottery and now he is really sitting pretty.

Drop someone a line

چند خطي براي کسي نوشتن، نامه کوتاهي نوشتن

مثال:

She promised that she would drop me a line when she gets to New York.

Take in

گول زدن، فريب دادن

مثال: .You shouldn`t take your teacher in when you don`t do your homework

Be off

خراب بودن، فاسد بودن

مثال: .Don`t eat that food. It`s for yesterday and is off

Sell someone short

ارزش قائل نشدن، بها ندادن به شخص

مثال: .Everyone sells him short and he can`t prove himself

Cut down on

کم کردن

مثال: .You should cut down on the cigarettes you smoke

Tell off

سرزنش کردن، موأخذه کردن

مثال: .Jack told his son off for braking the window

Take after

به کسي رفتن، شبيه کسي بودن

مثال: .John really takes after his father

Beat up

به شدت کتک زدن

مثال: .Two men beat Fred up in the street and ran away

Wear off

کم کم از بين رفتن

مثال: .My headache Wore off after some days

Calm down

آرام شدن، آرام گرفتن

مثال: .He hardly calms down in arguments

Be over

تمام شدن

مثال: .The rain is over and we can go out now

Hit someone under the belt

نامردي کردن، نارو زدن

مثال: .Peter is not my friend anymore! He really hit below the belt

آشنايي با چند اصطلاح انگليسي (1)

Wear out

کاملاً خسته

مثال: .Hard work wore me out

Lemon

به درد نخور، بنجل

مثال: .Her new house is a lemon

Break down

کنترل خود را از دست دادن

مثال: .My boss broke down and fired me when he understood my goof

Run in

آب بندي کردن اتومبيل

مثال: .Before driving fast you should run in your car

Look forward to

مشتاقانه منتظر بودن

مثال: .I look forward to seeing you

*نکته: فعل بعد از look forward to هميشه با مصدر فرم ing مي آيد.

Run out of

تمام کردن

مثال: .The car has run out of gas,we should stop

Out of hand

فوراً، بي درنگ

مثال: .Please answer the phone out of hand. I am waiting for an important call

Pass away

مردن، فوت کردن (اصطلاح مؤدبانه)

مثال: .My grandfather passed away two years ago

Fishy

مشکوک

مثال: .The story looks fishy

 

جملات پرکاربرد انگلیسی برای خداحافظی کردن در مکالمه روزمره انگلیسی

عبارت ها و اصطلاحات، هنگام خداحافظی در انگلیسی ✋✋ در این ویدیو جملات پرکاربرد انگلیسی برای خداحافظی کردن در مکالمه روزمره انگلیسی را خدمت شما بیان کرده ایم. جملات خاص و باکلاس و مخصوص انگلی...

پرکاربردترین جملات انگلیسی با معنی فارسی که باید بلد باشید

پرکاربردترین جملات مهم انگلیسی با معنی فارسی و تلفظ که باید بلد باشید در این ویدیو مهمترین و کاربردی ترین جملات  انگلیسی  روزمره که برای هر زبان آموز ...

مکالمه انگلیسی در فرودگاه - جملات ضروری انگلیسی در پرواز و سفرهای هوایی با معنی فارسی و تلفظ

مکالمه انگلیسی در فرودگاه - جملات ضروری انگلیسی در پرواز و سفرهای هوایی با معنی فارسی و تلفظ در این ویدیو، ما با تمرکز بر روی مکالمات روزمره...

اسم میوه ها در انگلیسی با معنی فارسی و تلفظ

اسم انواع میوه ها در انگلیسی با معنی فارسی و تلفظ فارسی Fruits in English یادگیری اسامی میوه ها به انگلیسی جزو لغات بس...

یادگیری زبان انگلیسی با 250 فعل ضروری انگلیسی و جملات کاربردی انگلیسی مثال

  یادگیری زبان انگلیسی با 250 فعل ضروری انگلیسی و جملات کاربردی انگلیسی مثال در این درس لیست 250 افعال اساسی انگلیسی توسط تیم انگلیسی مثل آب خ...

بهترین روش یادگیری زبان و بهترین روش یادگیری ماندگار لغت های انگلیسی به فارسی

بهترین روش یادگیری زبان و لغت های انگلیسی به فارسی یکی از بهترین روش های یادگیری لغت های انگلیسی همین روش است.یادگیری واژگان یکی از بخش‌های حیات...

دریافت درآمد یوتوب کاملا" شفاف و قانونی، برای اولین بار در ایران

  دریافت درآمد یوتوب بصورت کاملا" شفاف و قانونی، برای اولین بار در ایران با توجه به رشد تولید کنندگان محتوا و کانال های یوتوب در ایران، یک ر...

یادگیری ‌آسان 700 کلمه بسیار پرتکرار در زبان انگلیسی با تلفظ و معنی فارسی همراه با دانلود Pdf رایگان

یادگیری ‌آسان 700 کلمه بسیار پرتکرار در زبان انگلیسی با تلفظ و معنی فارسی همراه با لیست لغات و دانلود Pdf رایگان ...

سوالات مهم انگلیسی روزمره با جواب - (100 پرسش با جواب) سوال و جواب یا مصاحبه انگلیسی با معنی فارسی

سوالات مهم انگلیسی روزمره با جواب - (100 پرسش با جواب) سوال و جواب یا مصاحبه انگلیسی با معنی فارسی در این درس مهمترین و اسا...

مرور و یادگیری انگلیسی در خواب قسمت هفت - یادگیری جملات مهم انگلیسی قبل از خواب | درس 7

مرور و یادگیری انگلیسی در خواب قسمت هفت - یادگیری جملات مهم انگلیسی قبل از خواب | درس 7 مرور و یادگیری انگلیسی در خواب قسمت هفت - در این سری از درسهای...

مهمترین فعل های انگلیسی یا افعال اساسی انگلیسی با معنی فارسی و جملات کاربردی مثال

مهمترین فعل های انگلیسی یا افعال اساسی انگلیسی با معنی فارسی و جملات کاربردی مثال در این ویدیو یکصد مورد 100 فعل ضروری از مهمترین و اساسی ترین افعال ا...

اعضای خانواده و فامیل در انگلیسی با معنی فارسی و تلفظ

اعضای خانواده و فامیل در انگلیسی با معنی فارسی و تلفظ در این پست و در سایت انگلیسی مثل آب خوردن به صورت کامل به معرفی تمامی لغات ضروری اعضای خانواده و...

فرق بین و کاربرد job, work, career, employment در انگلیسی

فرق بین و کاربرد job, work, career, employment در انگلیسی بسیاری از ...

قربون صدقه رفتن در انگلیسی و عبارت های عشقولانه و محبت آمیز در انگلیسی 2

قربون صدقه رفتن در انگلیسی و عبارت های عشقولانه و محبت آمیز در انگلیسی 2  هر زبانی مجموعه ای از نام های مستعار شیرین یا عاش...

یادگیری انگلیسی با داستان الاغ کشاورز متن انگلیسی با ترجمه فارسی

یادگیری انگلیسی با داستان الاغ کشاورز با متن انگلیسی و ترجمه فارسی در این ویدیو داستان  انگلیسی آموزنده و جالب  الاغ کشاورز یا به انگلیسی The Farmer's...

صفت های پرکاربرد زبان انگلیسی برای توصیف افراد اشیا موقعیت ها وضعیت ها

  صفت های پرکاربرد زبان انگلیسی برای توصیف افراد اشیا موقعیت ها وضعیت ها از صفر تا صد در این درس و در این ویدیو مهمترین و ضروری تر...

یکصد 100 فعل حیاتی و ضروری انگلیسی با معنی و تلفظ درست با مثال کاربردی

  فعلهای اساسی انگلیسی به فارسی (صد 100 مورد) با مثال و ترجمه به فارسی لیست فعلهای مهم  و پرتکرار که در این ویدیو یکجا جمع شده اند، به شدت د...

پرکاربردترین جملات انگلیسی با معنی فارسی که باید بلد باشید

پرکاربردترین جملات انگلیسی با معنی فارسی که باید بلد باشید در این ویدیو مهمترین و کاربردی ترین جملات انگلیسی روزمره که برای هر زبان آموز در مسیر یادگی...

سیصد 300 فعل حیاتی و مهم انگلیسی با تلفظ و معنی فارسی

سیصد 300 فعل حیاتی و مهم انگلیسی با تلفظ و معنی فارسی در سایت انگلیسی مثل آب خوردن Easy Peasy English فعلهای اساسی انگلیسی به فارسی (سیصد 300 مورد) با...

داستان انگلیسی یک لیوان شیر با متن انگلیسی و ترجمه فارسی و تلفظ صوتی

  داستان انگلیسی یک لیوان شیر با متن انگلیسی و ترجمه فارسی و تلفظ صوتی ...

جملات ضروری انگلیسی با ترجمه فارسی برای جواب عذرخواهی با روش انگلیسی مثل آب خوردن

  جملات ضروری انگلیسی با ترجمه فارسی برای جواب عذرخواهی با روش انگلیسی مثل آب خوردن در زندگی روزمره انگلیسی موقعیتهای بسیاری پیش میاد که باید ...

جملات و اصطلاحات کوتاه انگلیسی روزمره با معنی فارسی و تلفظ انگلیسی مثل آب خوردن

  جملات کوتاه انگلیسی روزمره با معنی فارسی و تلفظ در این درس مهم، 150 مورد از جملات کوتاه انگلیسی با معنی فارسی که مهمترین جملات کوتاه انگلی...

جمله سازی انگلیسی با لغت اساسی Should در انگلیسی به فارسی و جملات ضروری روزمره مثال

جمله سازی انگلیسی با لغت اساسی Should در انگلیسی به فارسی و جملات ضروری روزمره مثال در این درس جمله سازی انگلیسی و جملات ضروری و کاربردی با لغت اساسی ...

یادگیری مکالمه انگلیسی در 20 روز با درسهای رایگان آموزش زبان انگلیسی به فارسی

یادگیری مکالمه انگلیسی در 20 روز با درسهای رایگان آموزش زبان انگلیسی به فارسی در سری درسهای آموزش مکالمه انگلیسی در 20 روز، در انگلیسی مثل آب خوردن؛ د...